چرخه تکراری فقر و بی خانمانی در آمریکا

در جهان کنونی بر اساس آمار سازمان ملل حدود ۱۰ در صد از مردم زیر خط فقر زندگی می کنند. فقر در کشورهای در حال توسعه به معنی زندگی در شرایطی است که مردم به نیازهای اولیه برای زندگی به میزان کافی از جمله غذا، پوشاک و مسکن دسترسی ندارند و در آمد آنها در روز از ۱.۹ دلار کمتر است. طبق آمار بانک جهانی در سال ۲۰۱۵ تعداد این افراد ۷۳۶ میلیون نفر بوده و بیش از نیمی از این جمعیت در پنج کشور هندوستان، نیجریه، کنگو، اتیوپی و بنگلادش زندگی می کنند.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-101.png است

این جمیعت فقیر ۷۳۶ میلیونی در مناطق زیر در جهان گسترده اند.

  • ۴۱۳.۳ میلیون نفر در صحرای آفریقا
  • ۲۱۶.۴ میلیون نفر در جنوب آسیا
  • ۴۷.۲ میلیون نفر در شرق آسیا
  • ۲۵.۹ میلیون نفر در آمریکای لاتین و کاراییب
  • ۱۸.۶ میلیون نفر در خاورمیانه و شمال آفریقا
  • ۷.۱ میلیون نفر در اروپا و آسیای مرکزی

گرچه این تعداد تا پایان سال ۲۰۱۹ کاهش پیدا کرده و به کمتر از ۶۴۰ نفر رسیده بود اما متاسفانه با شیوع ویروس COVID-19  کرونا پیش بینی می شود که در یک سال آینده بیشتر از ۱۰۰ میلیون نفر به تعداد افراد فقیر در جهان اضافه شود.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-102.png است

فقر در آمریکا

در آمریکا و کشورهای پیشرفته تعریف خط فقر متفاوت است. در آمریکا بر اساس تعریف خط فقر در سال ۲۰۲۰ اگر درآمد یک فرد کمتر از ۳۴ دلار و یا در آمد یک خانواده چهار نفره کمتر از ۷۰ دلار در روز باشد آن فرد یا آن خانواده زیر خط فقر قرار می گیرد.

در سال ۲۰۱۵ رسما در امریکا ۴۳.۱ میلیون نفر یعنی برابر با  ۱۳.۵ درصد از کل جمعیت زیر خط فقر زندگی می کردند که نسبت به سال قبل از آن یعنی سال ۲۰۱۴، تعداد آنها ۳.۵ میلیون نفر کمتر بود. از این جمعیت بیشتر از ۱۷ میلیون نفر زیر ۱۸ سال سن داشتند. طبق آمار رسمی اداره آمار و سر شماری در سال ۲۰۱۸ این رقم از ۱۴.۸ درصد در سال ۲۰۱۴ به ۱۱.۸ درصد کاهش یافته است.  احتمالا در پایان امسال سال ۲۰۲۰ با توجه به بیکار شدن بیش از ۵۰ میلیون آمریکایی بار دیگر این تعداد افزایش قابل چشم گیری پیدا نموده و رکورد جدیدی در تاریخ امریکا برجای خواهد گذاشت.

در نمودار زیر می بینید که چگونه این میزان از ۲۳ درصد در سال ۱۹۵۹ تا ۱۱.۸ درصد در سال ۲۰۱۸ در نوسان بوده است  ولی تاسف انگیز است که در تمام ۶۰ ساله گذاشته همیشه در امریکا این تعداد بیشتر از ۱۰ درصد کل جمعیت بوده است.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-103.png است

در نمودار زیر میزان فقر را با توجه به نوع سرپرستی در هر خانوار می بینید. در اینجا می بینید که طی بیش از ۵۰ سال گذشته خانواده هایی که سرپرستی آنها با مادران مجرد است بیشترین میزان فقر را داشته که متاسفانه همیشه بیشتر از ۲۵ تا ۳۰ درصد بیشتر از خانواده هایی بوده که سرپرستی خانواده بر عهده هر دو نفر یعنی پدر و مادر بوده است.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-104.png است

برای اینکه تصویر درستی از تعداد خانواده های فقیر در آمریکا داشته باشید، نمودار زیر تهیه شده که نشان می دهد در دو سال مورد توجه ما یعنی سالهای ۱۹۶۴ و ۲۰۱۴ تعداد هر  کدام از انواع این خانواده ها چقدر بوده و در این دوره ۵۰ ساله چگونه تغییر کرده است. این نمودار نشان می دهد که در خانواده هایی که مادر تنها سرپرست خانواده است، اولا نرخ فقر نسبت به دیگر خانواده ها از همه بیشتر بوده و دوما اینکه تعداد اینگونه خانواده ها در این دوره۵۰ ساله تقریبا ۴ برابر شده است. در سال ۲۰۱۴ بیش از ۳.۴ میلیون خانواده هایی که سرپرستی آن به عهده مادر مجرد بوده زیر خط فقر قرار داشته اند.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-105.png است

فقر و تبعیض نژادی

در آمریکا همانطور که توزیع ثروت و تقسیم درآمد رابطه مستقیم با ویژگی نژادی دارد فقر نیز به گونه ای نژادی تقسیم شده است. در نمودار زیر تعداد افرادی را که در فقر به سر میبرند با توجه به ویژگی نژادی آنها می بینید. اگر به تعداد این افراد با توجه به درصد جمعیتی آنها نگاه کنید می بینید که چگونه تبعیض و فقر همراه هم هستند.

مثلا در سال ۲۰۱۸ جمعیت سیاهپوستان ۱۳.۴ درصد از کل جمعیت امریکا بوده است در حالیکه سیاهان ۲۳ درصد از جمیعت فقیر را تشکیل می دهند. جمعیت اسپانیایی تبارها تقریبا ۱۸ درصد از کل جمیعت امریکا است ولی آنها ۲۷ درصد از جمیعت فقیر را در این کشور تشکیل می دهند. در زیر نسبت جمعیت فقیر را نسبت به جمعیت هر گروه نشان داده ام که چنانکه می بینید سفید ها ۶.۳% ، سیاهان ۲۰.۳% و اسپانیایی تبارها ۱۷.۶% نسبت به کل جمعیت خود، افراد فقیر دارند.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-106.png است

برای دیدن حضور دائمی فقر در امریکا در طی دوره ۶۰ ساله اخیر نمودار زیر را ببینید.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-107.png است

خط فقر و حداقل دستمزد

طبق آخرین تعریف برای خط فقر در آمریکا در سال ۲۰۲۰ در آمد سالانه ۱۲۴۹۰  دلار برای خانواده یک نفره و در آمد ۱۶۹۱۰ دلار برای خانواده ۲ نفره در نظر گرفته شده است. در جدول زیر تفاوت تعریف و میزان تفاوت آنرا در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ برای شما گذاشته ام.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-108.png است

در هر سال حداقل دستمزد خط فقر به گونه ای تعیین می شود که درآمد یک کارگر برابر با میزان تعریف شده درآمد خط فقر برای یک خانواده چهار نفره باشد.

سه نمودار زیر حداقل دستمزد خط فقر را برای هر ساعت، هر ماه و هر سال طی سالهای ۱۹۷۳ تا ۲۰۱۶ نشان می دهد.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-109.png است

نمودار زیر حداقل سالانه دستمزد – خط فقر طی سالهای ۱۹۷۳ تا ۲۰۱۶ نشان می دهد.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-110.png است

نمودار زیر حداقل ماهانه دستمزد – خط فقر طی سالهای ۱۹۷۳ تا ۲۰۱۶ نشان می دهد.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-111.png است

نمودار زیر درصد افراد شاغل در امریکا را در سالهای ۱۹۷۵ تا ۲۰۱۶ نشان می دهد که دستمزد آنها زیر مقدار تعریف شده برای خط فقر در آن سال بوده است. مثلا در سال ۲۰۱۶ دستمزد برای یک خانواده ۴ نفره ۲۴۳۳۶ دلار تعریف شده است که چنانکه در نمودار زیر می بینید، دستمزد سالانه  ۲۳.۷% از شاغلین زیر دستمزد خط فقر در این سال است، از این تعداد ۱۶.۶ % آنها دستمزدشان بین ۷۵ % تا ۱۰۰ % این مقدار بوده و بقیه آنها یعنی ۷.۱ % بقیه دستمزدشان کمتر از ۷۵ % میزان تعریف شده برای خط فقر بوده است، این گروه دستمزدشان کمتر از ۱۸۲۵۲ دلار در سال بوده است. چنانکه در نمودار زیر می بینید طی ۴۵ سال گذشته بین ۲۳ % تا ۲۹ % از کل افراد شاغل دستمزدشان کمتر از دستمزد تعریف شده خط فقر بوده است.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-112.png است

فقر در کالیفرنیا

با توجه به تفاوت هزینه زندگی در ایالت های مختلف و تفاوت حداقل دستمزد ایالتی، میزان فقر و تعداد افراد زیر خط فقر در ایالت های مختلف متفاوت است. طبق آمار سال ۲۰۱۷، در کالیفرنیا که یکی از ثروتمند ترین ایالت های آمریکاست  ۱۳.۳% از کل جمعیت زیر خط فقر زندگی می کردند. اگر کمک های دولتی از جمله یارانه های غذایی و نقدی و معافیت های مالیاتی موقتی را در نظر نگیریم این تعداد ۷.۱%  افزایش پیدا می کرد. یعنی بیشتراز ۲۰% از ساکنین این ایالت که یکی از بزرگترین اقتصاد های جهان را دارد زیر خط فقر هستند.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-113.png است

در حال حاضر با توجه به کمک های موقتی دولت ایالتی و دولت های محلی هنوز بیشتر از ۱۴ %  مردم در این ایالت رسما زیر خط فقر زندگی می کنند که برای یک خانواده ۲ نفره ۱۶۹۱۰ دلار در سال بوده که درامد ماهیانه آن می شود ۱۴۰۹ دلار، با در نظر گرفتن قیمت متوسط اجاره برای یک آپارتمان یک اطاق خوابه در سطح ایالت که حداقل ۱۰۰۰ دلارمی باشد، آنچه برای یک خانواده  ۲ نفره باقی می ماند ۴۰۹ دلار در ماه است. یعنی روزی کمتر از ۱۴ دلار که تقریبا معادل یک وعده غذا برای دو نفر است.

در اینجا فرض بر این است که اجاره ماهیانه ۱۰۰۰ دلار باشد در حالیکه در شمال کالیفرنیا و بخصوص در شهرهایی مثل سن فرانسیسکو اجاره یک آپارتمان یک اتاق خوابه  حداقل ۲۵۰۰ دلار است. در لس آنجلس نیز که بزرگترین شهر این ایالت است و بیشترین جمعیت شهری را در خود گنجانده است ( بیش از ۱۲ میلیون نفر) و چنانکه در نمودار بالا می بینید بیشترین درصد (۲۰%) از جمعیت زیر خط فقر را در خود جا داده، متوسط اجاره یک آپارتمان یک اتاق خوابه بیشتر از ۱۸۰۰ دلار در ماه است. با توجه به متوسط نرخ اجاره یک آپارتمان ۱ خوابه در شهر لس آنجلس می بینید که فقط برای پرداخت اجاره باید حداقل سالانه  ۲۱۶۰۰ دلار هزینه کرد. حالا اگر به تعریف خط فقر برای یک خانواده ۲ نفره بر گردیم می بینیم که مردمی با درآمد ۱۶۹۱۰ دلار در سال یا ۱۴۰۹ دلار در ماه حتی قدرت پرداخت اجاره یک آپارتمان یک اتاق خوابه را هم در این مناطق ندارند. اینگونه افراد معمولا در حاشیه شهرهای بزرگ زندگی کرده و روزانه چندین ساعت برای رفت و آمد به محل کار وقت صرف می کنند.

هزینه یک زندگی متوسط در امریکا ۶۷۶۹۰ دلار در سال است که با توجه به ایالت و محل زندگی از ۵۸۳۲۱ دلار در ایالت Mississippi می سی سی پی که یکی ارزانترین ایالت هاست تا گرانترین ها که نیویورک New York و کالیفرنیا California است با هزینه زندگی ۱۳۶۴۳۷ دلار تغییر می کند. البته باید توجه داشت که این مبلغ نه برای یک زندگی لوکس که برای یک زندگی متوسط و معمولی در نظر گرفته شده است. برای اطلاع بیشتر در این مورد، رابطه متوسط درآمد با کیفیت زندگی در ایالت های گوناگون در امریکا می توانید به لینک زیر مراجعه کنید.*

فقر و بدبختی، راه بی بازگشت

طی تمام ۶۰ ساله گذشته چنانکه در بالا اشاره شد همیشه در امریکا بیش از ۱۰% از مردم زیر خط فقر و یا در فقر مطلق زندگی کرده اند. فقر برای این جمعیت سرنوشت محتومی است که هیچ گریزی از آن نیست و چنانکه در زیر می بینید روز به روز بدتر شده است. در سال ۲۰۱۸ متوسط در آمد این دهک از صفر تا ۷۱۶۸ دلار در سال بوده است. این به این معناست که درآمد این جمعیت ۱۰ درصدی روزانه بین صفر تا کمتر از ۲۰ دلار بوده است.

در نمودار زیر میزان ثروت (سال ۲۰۱۶)  و درآمد این گروه را (سال ۲۰۱۸) نشان داده ام. با نگاهی به میزان درآمد می بینید که چگونه این گروه ۳۳ میلیونی از مردم امریکا روزبروز بیشتر در فقر فرو میروند. ثروت برای این گروه در حقیقت انباشت فقر است که چنانکه می بینید در سال ۲۰۱۶ از منهای ۹۵۰ تا منهای ۸۰۶۲۰ دلار در نوسان بوده است.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-114.png است

با نگاهی به دو نمودار زیر که ثروت ۲۰ درصد از جمیعت (صدک ۱ تا صدک ۲۰) را در دو سال ۱۹۶۳ و ۲۰۱۶ نشان می دهد می بینید که حتی در سال ۲۰۱۶ ثروت صدک ۲۰ هنوز ۴۸۰۰ دلار در این سال بوده است. اینها همان جمعیتی هستند که هیچ چیز ندارند، نه خانه و کاشانه ای، نه اتومبیل سواری و یا حساب بانکی و نه پس انداز و توشه ای برای دوران بازنشستگی. این جمیعت ۷۰ میلیونی  محصول نظام سرمایه داری نئولیبرال در چند دهه گذشته در امریکاست که در فقر دایمی بسر می برد.

اینجا همان چرخه فقر و سیاهچال زندگی است برای ده ها میلیون انسانی که نسل اندرنسل در فقر به دنیا آمده، در فقر زندگی کرده و در فقر از این دنیا می روند. حتما امریکا تنها کشوری نیست که در آن میتوان اینهمه فقر و تفاوت طبقاتی را دید. اگر به دنبال این پدیده در دیگر نقاط جهان بگردیم حتما در بسیاری از کشور های دیگر نیز پیدایش خواهیم کرد. در اروپا احتمالا به مراتب کمتر، و در کشورهایی چون برزیل، شیلی، هندوستان و چین و بسیاری از کشورهای دیگراز جمله کشور ما ایران شاید بیشتر. اما باید در مورد امریکا باید بیشتر مکث کرد، اینجا قرار بود سرمایه داری بهشت خود را بنا کند، اینجا قرار بود برای همه فرصت های برابر وجود داشته باشد، اینجا قرار بود در رقابت با کشورهای سوسیالیستی، به جای فقر ثروت را تقسیم کنند. مگر  قرار نبود که سرمایه داری مدل بهتری برای زندگی باشد؟

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-115.png است
این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-116.png است

خانه بدوشان و خیابان خواب ها

یکی از آشکارترین اشکال بروز فقر، بی خانمانی Homelessness است که به صورت خانه بدوشی و خیابان خوابی دیده می شود و روز بروز هم به شکل بدتری خود را نشان می دهد و این روزها به صورت برهنه و آشکارو خشن خود را در گوشه خیابان ها و زیر پل ها و معابر عبور با انبوه مردمی که در گوشه خیابانها زندگی می کنند به نمایش گذاشته است. تصویر زیر حکایت زندگی هزاران بی خانمان در شهر لس آنجلس است که در کنار برج های این شهر و در مرکز شهر صدها خانه بدوش در پیاده رو خیابانهای این شهر زندگی می کنند.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-117.png است

طبق گزارش ماه ژوئن ۲۰۲۰ مرکز خدمات خانه بدوشان در شهر لس آنجلس در این شهر و حومه آن بیشتر از ۶۶ هزار خانه بدوش بسر می برند که به نسبت سال گذشته در همین ماه ۱۲.۷ % افزایش داشته است. لس آنجلس گرچه بیشترین تعداد بی خانمان ها را در کالیفرنیا دارد ولی دیگر شهرها هم کم از لس آنجلس نمی آورند. در نمودار زیر که توسط همان مرکز تهیه شده، درصد جمعیت بی خانمان را در این منطقه بر اساس ویژگی های نژادی و قومی آنها به نسبت کل جمعیت همین گروه ها مشاهده می کنید. تبیعض همه جا چهره خود را نشان می دهد. در اینجا نیز می بینید که با اینکه سیاهان فقط ۷.۹% از کل جمعیت لس آنجلس را دارند اما جمعیت بی خانمان آنها بیشتر از ۳۳ درصد از کل جمیعت بی خانمان است و این در حالی است که سفید ها با داشتن۲۶% از کل جمیعت منطقه ۲۵% از کل جمعیت بی خانمان ها را تشکیل می دهند.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-118.png است

سان فرانسیسکو در سال ۲۰۱۹ با جمعیتی کمتر از ۲۵% جمعیت لس آنجلس بیشتر از ۸۰۱۱ نفر بی خانمان داشته است که احتمالا در حال حاضر بسیار بیشتر از سال گذشته است. در سن فرانسیسکو نیز تعداد بی خانمان ها از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ بیشتر از ۱۴% افزایش داشته است. بی خانمانی و خیابان خوابی فاجعه ایست که در همه شهرهای کوچک و بزرگ آمریکا، این ثروتمندترین کشور دنیا و در هرگوشه آن در پارک ها، میدان ها، خیابان ها، اتوبان ها، زیر پل ها و در پشت درب مغازه هایش همچون سوزنی در چشم انسان فرو میرود و نقض آشکار حقوق اولیه انسانی را در این کشور آشکار می سازد.  در زیر تصویری از میدان مرکزی شهر سن فرانسیسکو معروف بهCivic Center  را می بینید که خانه بدوشان در اینجا با برپا کردن چادرهایشان زندگی را بسر می برند. اینجا یکی از ثروتمندترین شهرهای دنیاست. بیشترین تعداد میلیاردرهای دنیا در این شهر زندگی می کنند. تولید ناخالص ملی این شهر به تنهایی در مقیاس جهانی و در مقایسه با دیگر کشورها در مقام بیستم جهان است، اینجا شهری است که  فقط ۱۲ میلیارد دلار بودجه سالانه خدمات شهری آن است. با این وجود بیش از ۸ هزار نفر خیابان خواب دارد.  

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-119.png است

در آمریکا در سال ۲۰۱۹ بیشتر از ۵۶۷ هزار نفر افراد بی خانمان زندگی می کردند که هیچ سرپناهی نداشته و در گوشه خیابانها، زیر پل ها و یا در اطراف پارک ها و حتی در بیابانها به سر میبردند. بی خانمانی در تمام چند دهه گذاشته همیشه وجود داشته و متاسفانه چنانکه در نمودار زیر می بینید در طول تقریبا ۱۵ سال گذشته هر ساله بیشتر از ۵۵۰ هزار نفر بدون هیچ سرپناهی در کنار خیابانها به سر می برده اند و احتمالا امسال با توجه به میزان افزایش میلیونی بیکاری در رابطه با شیوع کرونا COVID-19  به تعداد آنها افزوده خواهد شد.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-120.png است

این جمعیت بی خانمان بیشتر در ایالت هایی زندگی می کنند که آب و هوای معتدل و زمستان نسبتا گرمتری دارند ولی متاسفانه هنوز تعدادی از آنها در ایالت هایی زندگی می کنند که در زمستان بسیار سرد شده و سالانه تعدادی از آنها از شدت سرما یخ زده و می میرند. کالیفرنیا به دلیل هوای نسبتا معتدل آن یکی از پر جمیعت ترین ایالت ها از نظر تعداد بی خانمان ها بوده و روز به روز این تعداد بیشتر و بیشتر می شود. در حال حاضر طبق آمار رسمی وزارت مسکن دولت فدرال تعداد بی خانمان ها در کالیفرنیا به بیشتر از ۱۵۰ هزار نفر رسیده است. در نقشه زیر تعداد بی خانمان ها را با توجه به ایالتی که ساکن آنجا هستند می بینید.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-121.png است

تقریبا ۳۰ سال است که در امریکا زندگی می کنم، و تا به حال این همه خانه بدوش و کارتن خواب و مردم بدبخت و آواره را به این شکل در بی پناهی و تنهایی در کنار خیابانها ندیده بودم. طی یکی دو ساله گذشته همه جا پر شده از بی خانمان ها و انگار مردم به حال خود رها شده اند. از دست دادن کار اولین پیامدش خیابان خوابی است و آواره شدن و به حاشیه رفتن و در بسیاری از موارد بسته شدن راه بازگشت به زندگی عادی. در آمریکا بی خانمان که می شوید دیگر نه آدرسی دارید که نامه هایتان را دریافت کنید، نه کسی را دارید که معرف شغلی شما باشد و نه حتی ذخیره مالی که صرف کنید تا به دنبال کار بروید. از حمام دیگر خبری نیست که خود را تمیز کنید و لباسی نیست که بپوشید تا به جستجوی کاری بروید. با از دست دادن شغل در فاصله کوتاهی افراد همه چیزشان را از دست می دهند، خانه و کاشانه، اتومبیل سواری، دوستان و آشنایان، سلامت و تندرستی. همه آنچه را که حداقل های نیاز برای زندگی هر انسانیست را در فاصله ای کوتاه از دست می دهند و می شوند خیابان خواب و متاسفانه بیشترشان همانجا می مانند برای همیشه. خیابان خواب شدن در آمریکا جاده یک طرفه ایست که فقط به مرگ در کنار خیابان منتهی می شود.***

در لس آنجلس فقط در سال ۲۰۱۸ طبق گزارش اداره بهداشت بیش از ۹۰۰ نفر از خانه بدوشان در کنار خیابان جان خود را از دست داده اند. از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ بیشتر از ۳۶۱۲ نفر خیابان خواب درکنار خیابانهای این شهر جان داده اند که از هر پنج نفر یک نفر آنها زن خیابان خواب بوده است و در این مدت تعداد زنان خیابان خوابی که جان خود را از دست داده اند ۲ برابر شده است.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-122.png است

همانگونه که ثروت به انباشت بیشتر خود تمایل دارد متاسفانه فقر و فاصله طبقاتی در امریکا نیز چرخه ای است که خود را بازتولید می کند. در امریکا میزان درآمد و ثروت با هم وابستگی مستقیم دارد و بی عدالتی در توزیع درآمد به بی عدالتی در میزان انباشت دارایی منجر می شود و به فاصله طبقاتی بیشتر، فروپاشی طبقه متوسط و فقرهر چه بیشتر طبقات پایین می انجامد. همچنین ثروت و درآمد با ویژگی های نژادی و امکان تحصیلات عالی رابطه مستقیم دارد.

این چرخه ثروت، درآمد، و تحصیلات با توجه به ویژگی های نژادی بطور مداوم خود را در این کشور بازتولید می کند. در نمای زیر سهم گروه های مختلف را در سال ۲۰۱۹ بر اساس میزان درآمد آنها و رابطه درآمد با انباشت ثروت و میزان دارایی های آنها را با توجه به ویژگی های سنی، میزان تحصیلات و نسل های کنونی به تریلیون دلار ملاحظه می کنید. همه این اطلاعات از بانک مرکزی امریکا تهیه شده است.

این تصویر دارای صفت خالی alt است؛ نام پروندهٔ آن image-123.png است

هدف از این سلسله مقالات نگاهی بود به پیامدهای سرمایه داری نئولیبرالی در زندگی مردم امریکا در چند دهه گذشته. برای ما ایرانی ها، چه عاشق امریکا باشیم و چه متنفر از آن، چه در ایران زندگی کنیم و چه در خارج از ایران، امریکا همیشه کشوری بوده است که بیشترین تاثیر را در حوزه سیاست، اقتصاد و نگرش ما ایرانی ها داشته و ما متاسفانه شناخت درستی از آنچه واقعا در این سرزمین می گذرد نداشته و نداریم. عده ای امریکا را مظهر خشونت و جنایت می بینند و همیشه با خشم و نفرت و دشمنی به آنچه در این سرزمین گذشته و می گذرد نگاه کرده و هر چه فریاد دارند بر سر امریکا می کشند؛ برای عده ای دیگر امریکا سرزمین آرزوها و فرصت های طلایی است و آنقدر شیفته و شیدای این سرزمین هستند که خوشبختی خود و کشور ایران را فقط در هم سرنوشت شدن با آن می بینند. امریکا را باید شناخت، اقتصاد و سیاست آن را باید شناخت. امریکا گرچه سرزمین فرصت هاست ولی برای میلیون ها نفر از مردم سیاهپوست ساکن این سرزمین هنوز پس از ۴۰۰ سال زندگی در این کشور نفس کشیدن ممکن نیست و روزانه قربانی خشونت پلیس و تبعیض همه جانبه و سیستماتیک در این کشورند. گرچه که یک سیاهپوست به مقام ریاست جمهوری هم رسیده است، اما هنوز بسیاری از آنها این سیستم را از آن خود  نمی دانند و در آن احساس بیگانگی دارند و از فرصت ها و امکانات برابر زندگی در این سرزمین برخوردار نیستند. امریکا گرچه به دست مهاجرین ساخته شده و بهشت مهاجرین است، اما هنوز بخش قابل توجهی از بزرگترین جمیعت مهاجر این سرزمین که از تبار کشورهای آمریکای لاتین است در بدترین شرایط زندگی در این کشور  به سر میبرند و سخت ترین قوانین مهاجرتی در این کشور در جریان است. امریکا گرچه ثروتمندترین کشور دنیاست ولی بیشتر از ۵۰ میلیون نفر در این کشور در فقر به سر می برند و چند صد هزار نفر از مردم کنار خیابانها زندگی می کنند و هیچ سرپناهی ندارند. امریکا گرچه یکی از بزرگترین دمکراسی های واقعا موجود دنیاست، اما هنوز رئیس جمهور در این کشور قدرت آن را دارد که با تهدید و ارعاب و خط و نشان کشیدن برای رسانه ها و نمایندگان مجلس، سیاست خود را به گونه ای دیکتاتورمابانه به پیش ببرد. امریکا را نه به عنوان یک پدیده مجرد که به عنوان یک نظام سیاسی-اقتصادی-اجتماعی مشخص باید شناخت.

در امریکا نه فقط سیاستمداران جمهوریخواه که بسیاری از مردم هم بر این باورند که تحصیل رایگان، بهداشت و درمان و تامین خدمات و رفاه اجتماعی برابر است با مفت خوری و انگل صفتی و تنبلی و فقط ادعایی است از طرف کمونیستها که به ثروت دیگران چشم دوخته اند. از اینکه میلیونها نفر درفقر بسر می برند و یا به حال خود رها شده اند، جامعه احساس مسئولیت و یا شرم نمی کند. در امریکا هر کسی خود مسئول خوشبختی و یا بدبختی خویش است و جامعه در قبال افراد انگار هیچ مسولیتی ندارد. در اینجا به ثروتمندان و میلیاردرها به چشم سروران، انسانهای برتر، باهوش تر و زرنگتر که توانسته اند آنچه را که آرزو کرده اند بدست آورند، نگاه می کنند و به زحمتکشان و آنها که در حاشیه جامعه قرار گرفته اند به چشم مشتی تنبل و بیکاره و فرومایه که خود عامل اصلی بدبختی خود هستند که به ثروت دیگران چشم دوخته اند و به نفرت اجتماعی دامن می زنند. اینجا ثروت و قدرت مقدس است و به ثروتمندان و قدرتمندان به چشم قدیس ها نگاه می کنند، حتی اگر احمقانه ترین حرف ها را بزنند و با رفتار خود فاجعه بیافرینند.

اینجا سرزمینی است که هم اوباما و هم ترامپ می توانند رئیس جمهور آن باشند ولی وقتی اوباما در قدرت است، هنوز سیاهان را در خیابانها به قتل می رسانند,  جنبش “زندگی سیاهپوستان اهمیت دارد Black Lives Matter ” در همین دوره شکل می گیرد و با وجود اینکه یک سیاهپوست در کاخ سفید سکان مدیریت کشور را در دست دارد هنوز سیاهان را در خیابانها می کشند و آنها در خیابانها زیر مشت و لگد پلیس فریاد می زنند که “نمی توانم نفس بکشم I Can’t Breathe ” و قربانی خشونت نژادی می شوند و در دوران ترامپ همین اوضاع با شدت بیشتری ادامه پیدا میکند و تظاهرات مردم معترض  توسط پلیس همچون اعتراضات مردم در دیکتاتوری ها سرکوب می شود. در امریکا هم می توان نفس کشید و هم نمی توان!

رضا فانی یزدی

پانزدهم جولای ۲۰۲۰

اول مرداد ۱۳۹۹

*

https://www.businessinsider.com/living-wage-income-to-live-comfortably-in-every-us-state

**

https://www.usnews.com/news/healthiest-communities/articles/2019-04-23/homeless-dying-in-record-numbers-on-the-streets-of-los-angeles

چاپ کن