پایان عمر زلنسکی

دیروز بعد از شنیدن خبر ملاقات زلنسکی با ترامپ و معاون او ونس و دیدن آن ملاقات و سر و صدایی که برپا شده بود مطلب کوتاهی در فیسبوک گذاشتم. هدفم چنانکه در مطلب چند خطی زیر مشاهده می‌کنید نه دفاع از سیاست‌های ترامپ و نه دفاع از پوتین و حمله نظامی روسیه به اوکراین بود. صحبت از به آخر خط رسیدن زلنسکی بود و این که ارباب دیگر در بازی جدید خود برای او نقشی در نظر ندارد و دوره او به پایان رسیده است و به گفته ترامپ دیگر کارتی برای بازی نداراد و جالب است که بدانیم که این همه در حالی اتفاق می افتاد که زلنسکی برای واگذاری بخش مهمی از منابع و ثروت کشور خود به دیدار ارباب در آمریکا آمده بود، ارباب اما به این هم راضی نبود و کمترین اظهار وجودی را تحمل نکرده و در مقابل دوربین های خبرگزاری های جهانی که میلیاردها نفر به تماشای آن نشسته بودند به او حالی کرد که که چه کسی برای او و اکرایئن در گذشته تصمیم گرفته و در آینده نیز تصمیم خواهد گرفت. همه ماجرا همین بود که وقتی در بازی بزرگتر ها دخالت می کنی دیگر نه تو که آنها برای تو تصمیم می گیرند و نقش تو بیشتر از عروسکی در دستان آنها نیست و باید به هر آهنگی که می نوازند برقصی. چند ساعتی پس از انتشار آن نوشته متوجه شدم که انگار بسیاری از دوستانم یا به این‌ چند خط به اندازه کافی توجه نکرده اند و یا باب ی توجهی به نوشته من بیشتر تحت تاثیر کامنت های دیگر دوستان قرار گرفته و یا با دیدن این مطلب تصور کرده اند که فرصت مناسبی به دست آمده و یاد دلخوری های گذشته افتاده و بنده را به عنوان یک توده‌ای سابق تا آنجا که ممکن است مورد لطف و عنایت قرار داده و نوازش کرده اند.
برای اینکه در جریان قرار بگیرید این مطلب و چند کامنت زیر آن را در اینجا به اشتراک می گذارم و در عین حال برای دیدن اصل مطلب و تمامی کامنت ها لینک فیس بوک را در زیر می توانید مشاهده کنید.

https://www.facebook.com/1413954928/posts/pfbid0dVgg824NRear3wruqot18zH9zUs2rubScNEAAsnPqpowipmU5A3igU5w1tnGm2g9l/?mibextid=wwXIfr

اصل مطلب منتشر شده را در گیومه در زیر مشاهده می کنید.

“زلنسکی هم به آخر خط رسید. من فکر می کنم که این دلقک احمق را بزودی یکی از ژنرال های خودش خواهد کشت و به این ترتیب هم‌مقدمات صلح فراهم می‌شود و هم پرونده کثافت کاری های این‌کثافت با امریکایی ها برای همیشه بسته می‌شود. در حقیقت هم‌روس ها راضی می‌شوند و هم امریکایی ها با بستن پرونده این دلقک برای همیشه قهرمان صلح می شوند.
امریکایی ها خری را که خودشان بالای پشت بام‌ برده اند به نظر می رسد که فقط خودشان می‌توانند پایین بیاورند.
متاسفانه بخشی از رهبران اروپایی با ادامه تعریف و تمجید و حمایت از زلنسکی به نظر می رسد که دارند روی خر مرده شرط بندی می کنند. شاید بهتر باشد که به جای تعریف و تمجید از او به فکر جای امنی و به جای مدال های افتخار به فکر پناهندگی‌ سیاسی برای او‌ باشند.”

این اصل مطلب بود و حالا به‌ کامنت ها توجه ‌کنید. تعدادی از کامنت ها را بطور جداگانه در گیومه گذاشته ام که با نظر دوستان آشنا شده و‌ ببینید تا چه اندازه به موضوع مربوط بوده است و خودتان قضاوت کنید که چرا نویسنده چنین کامنتی را گذاشته است.

“جناب فانی باعث بسی تأسف است که شما بعد از یک عمر یا چنین ادبیات سخیفی و دلقک و خر خواندن ریس جمهور منتخب مردمی که زیر بمب‌های مسکو است ، همراه و همسوی پوتین و ترامپیستها شدید. واقعا که.”

“این عجیب ترین تفسیر سیاسی بود که تا به حال خوانده بودم. متأسفم جناب یزدی. من هم با محتوای کامنت های الباقی دوستان فیس بوکی شما همساز و هم فکرم. از شما تعجب میکنم که از یک شارلاطان بی اخلاق (convicted felon) و یک جانی فاسدی مثل پوتین چنین با جان و دل تعریف و تحسین میکنید. روزگار غریبیست نازنین.”

“این چه موضعی هست .انها اوکراین ومعادنش را میخواهند .زلنسکی دست نشانده خودشان بود .با همه احمقی این فرد، ایستادن جلوی فاشیستهای امپریالیستی یک امتیاز بزرگ برایش شد تا اخر عمر .شما هم انگار از کشتنش خوشحال میشوید .این روشها از جانب هر کسی باشد کثیف هست کثیف .”

“جهان امروز جای عجیبی ست که رفقای چپ زده به دلیل ایستادن زلینسکی در مقابل تجاوز آشکار روسیه به او حمله می‌کنند و از این مسیر وارد اردوی دست راستی ترین دولت ممکن، الیت های ضد چپ آمریکایی، می‌شوند.”

“عجب شلم شوربایی هم دفاع از پوتین و هم دفاع از ترامپ”

“باز این روسوفیل های توده ای اکثریتی از سوراخ هایشان بیرون امدند.”

“آقای فانی، اصلا باورم نمی شود که این مطلب را شما نوشته اید. البته با شناختی که از شما دارم. یک لحظه فکر کردم که شاید از صفحه شما سوء استفاده شده و شما نویسنده این مطلب نبوده اید.”

“مردم اوکراین و زلنسکی سه سال است که شجاعانه جلو یک‌آدمکش متجاوز دیکتاتور ایستاده اند. بر آدم‌های با شرف دنیا هست که از آنها حمایت کنند نه از آشغالی که امروز کرملین را اشغال می کند.”

و در اینجا دوستی بیشتر از دیگران لطف کرده و نوشته اند که:

“آخر این کامنت منتظر یک علامت درود بر هیتلر بودم”

آنجه مسلم است اینست که دوران زلنسکی تمام شده و ارباب جدید در کاخ سفید تصمیم گرفته که این‌ ماجرا باید تمام شود و پر واضح است که مخالفت با رای ارباب قربانی خواهد گرفت و قربانی اول در حال حاضر خود زلنسکی است و مردم این‌ کشور که بیشترین هزینه ها را از همان ابتدای گرفتار شدن در این فاجعه بزرگ پرداخته اند.
البته با تغییر سیاست در امریکا این بسیار سوال برانگیز است که چرا اروپایی ها برخلاف ‌سیاست جدید امریکا هنوز بدنبال افزایش تنش در آن منطقه هستند؟ ولی آنچه مسلم است این است که آنها نمی توانند بدون حمایت و رهبری مستقیم‌ امریکا این بازی را ادامه دهند و اگر به تنهایی این سیاست احمقانه و جنگ طلبانه و ویرانگر را ادامه دهند فضای جدیدی بوجود می آید که بسیار خطرناک است، هم برای اروپا و هم برای کل جهان و از همه بدتر برای اکرایئن و روسیه و معلوم ‌نیست که بدون حمایت امریکا از اروپایی ها در این جنگ کثیف، روسیه چه سیاستی را در اروپا برای توقف اروپایی ها در پیش بگیرد؟
آیا روسیه در صورتی که امریکا دست از حمایت زلنسکی بردارد به ادامه جنگ با اکرایئن اکتفا خواهد کرد و یا تحریکات اروپایی ها در استمرار و حمایت بیشتر از زلنسکی به گسترش جنگ به دیگر کشورها کشیده خواهد شد؟
آیا ادامه اختلافات میان اروپا و امریکا در رابطه با این جنگ به تقویت ناتو ‌با مرکزیت اروپا منجر شده و یا به فروپاشی آن می انجامد؟
چشم انداز صلح و امنیت در اروپا با در نظر گرفتن فروپاشی ناتو و یا ناتو بدون امریکا چگونه خواهد بود؟
اینها مهم‌ترین سوالاتی است که باید فکر ما را مشغول کند و نه برخورد های سطحی و پیش پا افتاده ای که در بعضی از کامنت های بالا دوستان به آن پرداخته اند که در بهترین حالت نشانگر درک نادرست از نوشته کوتاه من در فیس بوک است. اتهام حمایت از ترامپ و یا پوتین!

واقعا عجیب است که دوستان از کجا و از کدام جمله از این‌ نوشته کوتاه به این ‌نتیجه رسیده اند که من از ترامپ و یا از پوتین دفاع کرده ام مگر اینکه اشاره به حماقت زلنسکی و سابقه حرفه ای او به عنوان یک دلقک و‌سابقه همکاری او با فاشیست های اکرایئنی در سرکوب روس تبار ها در این ‌کشور دوستان را ناراحت کرده و هر گونه نقد به زلنسکی را به دفاع از پوتین و یا ترامپ ترجمه و تفسیرکنند!
به نظر می رسد دوستان ما یادشان رفته است که پشت بسيارى از این برنامه ها چه کشورهایی بوده اند؟ انگار یادشان رفته که امريكا و انگليس بودند كه مردم و کشور اوكراين را به اين روز انداختند، گرچه زلنسكى هم پذیرفت که از نقش کمدین و دلقک سینمایی خارج شده و در نقش جدیدی که به او پیشنهاد شد در شکل و شمایل گلادیاتوری همیشه در لباس رزم، نجات دهنده دمکراسی در جهان و مدافع اروپای آزاد در مقابل اهریمنی کشور گشا چون پوتین ایفا نقش کند. حتما دوستان به یاد دارند که چه کسانی عليه دولت ياكانوويچ در سال ۲۰۱۴ كودتا كردند. شاید بد نباشد که یکبار دیگر نوار صحبت محرمانه تلفنى ويكتوريا نولند و سفير امريكا را بشنوید و اگر شنیدید واحتمالا یادتان رفته دوباره گوش‌ کنید و ببینید که چه کشورهایی در آن زمان برای اکرایئن رژيم تعيين مى كردند !

باید پرسید که چه کسانی بر خلاف نظر بسیاری از سیاستمداران برجسته و پرسابقه امریکایی چون کیسینجر که هشدار داده بود که نباید از خطوط قرمز مسکو عبور کرد و گسترش ناتو پشت مرزهای مسکو بی جواب نخواهد ماند و اینکه این اقدام تهدیدی است برای امنیت روسیه، به این هشدارها بی توجهی کردند؟ البته کیسینجر تنها کسی نبود که چنین هشدارهایی را داده بود. باید پرسید چرا به این هشدارها بی توجهی شد؟
باید کمی به عقب تر برگشت و از خود پرسید که آیا رهبران امریکا و اروپا تصور می کردند که با تسلیح اکرایئن و آماده شدن این کشور برای الحاق به ناتو روسیه ساکت خواهد نشست، علیرغم اینکه پوتین و دیگر رهبران روسیه بارها و بارها هشدار داده بودند که اکرایئن نباید و نمی تواند به عضویت ناتو درآمده و به پایگاهی برای ناتو بر علیه امنیت روسیه تبدیل شود و یا آنها حدس می زدند و می دانستند که روسیه ساکت نمی نشیند و اتفاقا آنها بدنبال تحریک پوتین بودند؟
چه کسی می توانست تصور کند که امريكا موشك هاى هسته اى خود را پشت مرز های روسيه مستقر کند و روسیه ساکت نشسته، دست روی دست بگذارد و هیچ کاری نکند.
باز باید پرسید که کدام طرف توافق مینسک ۲ را بر هم زد و با ارسال انواع و اقسام‌ کمک‌های تسلیحاتی از امریکا و اروپا به اکرایئن خود را آماده جنگ ‌کرده و با کشتار روس تبارها در مناطق روس نشین اکرایئن آغاز گر جنگ شد؟
باز باید پرسید که کدام کشورها چند هفته بعد از حمله نظامى روسيه، در مذاکرات استانبول در ماه مارس ۲۰۲۲ مانع پیشرفت مذاکرات شده و از مذاكره زلنسکی با روسيه برافرخته شده و از زلنسكى خواستند که میز مذاكرات را ترک کند؟

واقعا نمی‌ فهمم که دوستان با توجه به آنچه در گذشته اتفاق افتاده چطور از متن‌ کوتاه من که در فیس بوک منتشر شده و در آن فقط به پایان عمر سیاسی زلنسکی اشاره شده، مرا به دفاع از ترامپ و یا پوتین متهم می کنند! در آن متن کوتاه صحبت از فردی است که با تبلیغات غرب و بویژه کمک های چند صد میلیارد دلاری امریکا و اروپا طی سه سال گذشته در جنگی که می توانست اصلا شروع نشود و یا در همان هفته های اول پایان یابد موجبات قتل چند صد هزارنفر از مردم در کشور خود و ویرانی شهرهای کشورش را فراهم کرد و البته در مقابل در رسانه های غربی عنوان مدافع دمکراسی و اروپا را به او دادند و در این بازی مرگبار میلیون ها دلار هم به جیب زد. اما به قول معروف در همیشه بر یک پاشنه نمی چرخد، حالا سیاست در امریکا تغییر پیدا کرده و کشتیبان جدید را سیاستی دیگر آمده است و به دلایل گوناگونی که می باید در جای دیگری به بررسی آن پرداخت، ریس جمهور جدید امریکا تصمیم به توقف این جنگ گرفته و می خواهد خودبزرگ کرده را از خر مراد پیاده کرده و از او می خواهد که به تصمیم ارباب جدید در کاخ سفید گردن نهد. ترامپ بهتر از هر کسی می داند که چه کسی زلنسکی را زلنسکی کرد، زلنسکی شاید برای بعضی از دوستان ما سمبل مقاومت مردم اکرایئن در مقابل هجوم ارتش پوتین و یا دروازه بان و مدافع دمکراسی غرب باشد اما برای ترامپ همان فردی است که رهبران قبلی امریکا به او بال و پر داده و بزرگش کرده بودند و مدال های قهرمانی و عناوین قهرمانی پر افتخار مدافع دمکراسی و دروازه بانی تمدن غرب و اروپا را در مقابل هجوم پوتین به سینه اش آویزان کرده و از او‌ در کاخ سفید و دیگر کاخ های پر زرق و برق استقبال کرده و ستایش اش می کردند. ترامپ بهتر از همه می داند که میلیاردها دلار پول و اسلحه را کدام کشور برای زلنسکی فرستاده و توان ارتش اکرایئن در مقابل روسیه از کجا می آید. به همین دلیل است که با او در مقابل چشم میلیونها بیننده چنین تحقیر آمیز رفتار می کند.
بحث بسیار ساده است، ترامپ و خود زلنسکی بهتر از هر کس دیگری موضوع را می دانند و می فهمند که خر را چه کسی بالای پشت بام برده و به همین دلیل هم زلنسکی آمده بود که بخش مهمی از منابع کشورش و ثروت ملی اکرایئن را مفت و مجانی و برای سالهای طولانی به ارباب واگذار کند و در عوض فقط بدنبال تحکیم موقعیت خود بود. جای تعجب است اگر دوستان ندانند که این خر را چه کسی بالای پشت بام برده و به او بال و پر داده است و بر این باور باشند که او همان پهلوان مدافع میهن و دروازه بان محافظ دروازه های تمدن غرب و مدافع اروپای آزاد و دمکراتیک است، چهره قلابی ای که رسانه های دنیای غرب طی چند سال گذشته از او ساخته اند. تعجب می کنم که بعضی از دوستان از بکار بردن استعاره “خر را بالای پشت بام بردن” برافروخته شده و بکار بردن این استعاره را به دفاع از پوتین و یا ترامپ ترجمه و تفسیر کرده اند، وای از اینهمه شیفتگی! مایلم روزی که زلنسکی رسما از ترامپ عذرخواهی می کند ببینم باز هم این دوستان او را مدافع مردم اکرایئن و قهرمان مبارزه با زورگویی و قلدرمنشی خطاب می کنند چنان که یکی از دوستان فرموده اند که ” ایستادن (زلنسکی) جلوی فاشیستهای امپریالیستی یک امتیاز بزرگ برایش شد تا اخر عمر”. ما چقدر ساده و خوش باور هستیم که دچار یک چنین توهمی باشیم که او در مقابل فاشیستهای امپریالیستی ایستاده است!


به قول معروف شب دراز است و قلندر بیدار و البته آینده گواهی خواهد داد که زلنسکی، این پهلوان پنبه قلابی چه خیانتی به مردم و کشور خود کرده و امیدوارم که زنده بماند و در آینده در دادگاهی در کیف زبان باز کرده و داستان خیانت های او را از زبان خودش بشنویم.
اما گویا هنوز عده ای از دوستان ما داستان قهرمانی های او را که ساخته و پرداخته رسانه های غربی است بدجوری باور کرده اند و واقعا تصور می کنند که او قهرمان مقاومتی است که نه تنها جلوی پیشرفت کشورگشایی پوتین متجاوز را سد کرده است که اروپا را از ورطه سقوط نجات داد و امروز در مقابل ترامپ و قلدرمنشی و زیاده خواهی او ایستاده، عجبا که این دوستان غافل اند از اینکه همه این فاجیع از روزی آغاز شد که کودتایی تحت عنوان انقلاب نارنجی نتیجه انتخابات در یک کشور را بهم زد و دستاندرکاران همان پروژه کودتایی بدنبال توسعه ناتو و محاصره روسیه برآمدند و زلنسکی قرار شد این ‌نقش را برای ارباب قدرت در امریکا و اروپا ایفا کند.

جای تاسف است که چه زود فراموش کرده ایم که گروه‌های فاشیستی و شبه فاشیستی چون گردان های آزوف چه نقش مهمی در تدارک این کودتا در همراهی با سفارت خانه های خارجی بازی کرده و پس از آن چه جایگاه ویژه ای در ارکان قدرت جدید در دولت غیر قانونی زلنسکی در این کشور را از آن خود کردند.
در پایان باید بگویم که تنها امیدواری من این است که بخشی از اپوزیسیون ایرانی که این روزها نقش پادو را در بازی های بزرگ برعهده گرفته است از سرنوشت زلنسکی درس گرفته و متوجه باشد که همان ها که خر را بالای پشت بام می برند هر وقت بازی تمام شد او را به پایین می کشند.

رضا فانی یزدی

یکم مارس ۲۰۲۵