نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در ایران

آیا چون بخشی از اصلاح طلبان تصمیم گرفته اند در انتخابات شرکت نکنند ، دیگران هم باید راه آنها را در پیش گیرند؟

هزینه و فایده شرکت و عدم شرکت در انتخابات برای رهبری نظام اسلامی چیست ؟

چگونه می توان با استفاده از فرصت انتخبات به تشدید درونی بحران های سیاسی در نظام اسلامی افزود و رهبری نظام را مجبور به تمکین به خواست مردم کرد ؟

آیا واقعا آقای خامنه ای از یک انتخابات پر شور دیگر چون دوره دهم استقبال خواهد کرد ؟

چه کسی قراراست شرایط را پذیرفته و در جهت تحقق آنها مبارزه کند ؟

رهبری نظام و یا کاندیدهای ریاست جمهوری ؟

چرا نباید با طرح مطالبات مورد توافق کنونی اکثریت مخالفین و منتقدین به یک پلاتفرم انتخاباتی جدید رسید و در یک توافق عمومی برای تحقق آنها یک کاندید مشترک داد ؟

چه چیزی را از دست خواهیم داد اگر شورای نگهبان کاندید ما را رد کند ؟

چه به دست می آوریم اگر در حاشیه نشسته و شاهد بر گزاری یک انتخابات آرام باشیم که در نتیجه آن کاندید مورد علاقه رهبری گر چه با کمترین آراء انتخاب شود ؟

حاشیه نشینی راحت ترین کاری است که می توان کرد یا شاید بهتر است بگویم بی عملی محض است اما با ادا واطوار رادیکال ، که نه کمترین هزینه ای برای ما دارد و نه کمترین هزنیه ای به رهبری نظام تحمیل می کند و نه کمترین سودی برای مردم و آینده کشور