فاجعه ای در کشور ما در شرف وقوع است

نظامیان تدارک سرکوب دیده اند

جنبش مسالمت آمیز میلیونها مردمی که در اعتراض به تقلب انتخاباتی به خیابانهای تهران ریخته و رهبری نظام اسلامی را تا پای پذیرش صلح حدیبیه کشانده بود، می رود که به دست نظامیان برای بار دیگر به خاک و خون کشیده شده و رهبران آن مورد تعرض جدی قرار گیرند.

نظامیان تدارک سرکوب دیده اند.

همه شواهد و قرائن حاکی از آن است که کودتاگران برای روزهای آتی نقشه سرکوب وحشیانه دیگری را تدارک دیده و همین امر نگرانی بیش از حدی را در همه محافل سیاسی ایرانی داخل و خارج کشور بوجود آورده است.

باندهای اطلاعاتی، امنیتی با فشار بر شخصیت های سیاسی و روحانیون ماههاست که یک حمله همه جانبه بر علیه رهبری جنبش سبز را تدارک می بینند و از هیچ کوششی برای وارد آوردن ضربات نهایی خود بر جنبش سبز فروگذار نیستند. پاره کردن عکس های آقای خمینی، شعارهای تند و رادیکال علیه رهبری نظام و توهین به مقدسات و برهم زدن مجالس دینی و به آشوب کشاندن هر تجمع و حرکت مسالمت جویانه اعتراضی جنبش سبز و به آتش کشیدن وسایل نقلیه نیروهای انتظامی بانک ها و مراکز دولتی و هر آنچه را که بتوانند، به نام جنبش سبز خواهند کرد تا بالاخره مجموعه رهبری موجود در نظام اسلامی را در یک اجماع همگانی در مقابله با جنبش سبز و رهبری آن قرار داده و آخرین ضربات خود را به جنبش وارد آورند.

رهبری جنبش سبز نباید از این امر غفلت کرده و با سکوت و انفعال در مقابل آنچه که به نام جنبش سبز صورت می گیرد، بهانه لازم را برای سرکوب وسیع در اختیار باندهای امنیتی و مشکوک درون حاکمیت قرار دهد.

هنوز بسیاری از شخصیت های اصول گرا هستند که به طور جدی از مقابله کنونی نگران بوده و بدنبال راه حل میانه ای همه تلاش خود را معطوف به نوعی سازش نموده اند.

آقای دکتر علی مطهری، فرزند آیت الله مطهری، در طول چند ماهه گذشته این نگرانی را بخوبنی نمایندگی کرده و تلاش نموده است که از بدترشدن اوضاع و خارج شدن کنترل نهایی بحران از دست بخش های معقول در کشور جلوگیری نموده و با ارائه راه حل های میانه روانه از شدت گرفتن بیشتر بحران جلوگیری نماید.

نباید این فرصت ها را از دست داد.

رهبری جنبش سبز متاسفانه بدون یک برنامه مشخص مرحله ای و بدون کنترل بر آنچه این روزها در خیابانهای کشور شاهد آن هستیم با رفتاری منفعلانه، گرچه شجاعانه و شهادت طلبانه، بیشتر در انتظار نشسته و عملا فرصت ها را از دست می دهند.

حضور میلیونی مردم در اعتراض به نتایج انتخابات در خیابانهای تهران و وحشت و عدم آمادگی کودتاگران از مقابله با آن در اولین خطبه های نماز جمعه تهران از زبان آقای خامنه ای در طرح صلح حدیبه حاکی از آن بود که ایشان در صورت ادامه اعتراضات و شکل گیری یک اجماع ملی حاضر به پذیرش سازشی در حد صلح حدیبه بود. متاسفانه رهبری جنبش سبز آن فرصت را با تعلل و مذاکرات پشت پرده طولانی مقامات از دست داد.

رفتار سرکوبگرانه در خیابانها، جنایت آشکار در کهریزک و توهین های مکرر احمدی نژاد به میلیونها مردم ایران در سخنرانی های پیش و پس از انتخابات موجب شده بود که بسیاری از شخصیت های دینی و سیاسی اصول گرا از احمدی نژاد و رفتار رهبری در حمایت از ایشان به صراحت انتقاد کرده و حتی با جنبش سبز و نمادهای اصلی رهبری آن از جمله آقایان خاتمی، کروبی و موسوی ابراز همدردی نموده و علنا مخالفت خود را با روش رهبری در حمایت از احمدی نژاد و رفتار سرکوب گرانه نظامیان اعلام می داشتند.

ابراز تنفر و انزجار از رفتار وحشیانه با معترضین در خیابانها و خصوصا تجاوز و جنایت در کهریزک منحصر به طرفداران جنبش سبز و کمپ آقای موسوی و کروبی نبود. آقای رضایی، کاندیدای دیگر ریاست جمهوری از کمپ اصولگرایان، به همان شدت رهبران جنبش سبز آشکارا معترض به چنین رفتاری بودند. بسیاری از مراجع و روحانیون درجه اول کشور با پذیرفتن خانواده های معترضین و قربانیان خشونت، یا به طور تلویحی با سکوت، به آنچه در آن روزها بر مردم و بخشی از رهبران جنبش سبز می رفت اظهار نگرانی و نارضایتی می کردند.

بی برنامگی رهبری جنبش سبز و دنباله روی آنها از تعرضات خیابانی و قهر آنها از مجموعه حاکم متاسفانه موجب شد که روز به روز بخش های بیشتری از چهره های موثر اصول گرا که اساسا مخالف باند احمدی نژاد بوده و هنوز هم هستند، فاصله خود را از جنبش سبز و رهبری آن آشکارتر نموده و به مخالفت با رهبری جنبش سبز کشانده شوند.

جناح سرکوبگر باند کودتایی حاکم از زبان شریعتمداری ها و حسینیان ها گرجه صحبت از محاکمه و اعدام رهبری سبز دارند، اما هنوز بسیاری از شخصیت های سیاسی و روحانیون برجسته کشور، از جمله بسیاری از مراجع تقلید، در صورتیکه رهبری جنبش سبز به برخی عقب نشینی های تاکتیکی حسابگرانه اقدام نماید، می توانند از تهاجم این گرایش سرکوبگر جلوگیری نموده و عملا جلوی فاجعه ای را که پیامدهای آن برای همگان نگران کننده است، بگیرند.

نباید به پیام اخیر آیت الله العظمی مکارم بی توجهی نشان داد. رهبری جنبش سبز باید از آقایان علما و روحانیون برجسته کشور و همچنین شخصیت های اصولگرایی که نگران عواقب کشتار و بی نظمی در کشور هستند بخواهند که پا درمیانی کرده و به اوضاع وخامت آمیز کنونی پایان دهند.

پذیرش گفتگو، و در صورت نیاز، عقب نشنی از شعارهای اولیه برای حفظ نیروهای موجود جنبش سبز و ادامه حیات آن باید در سرلوحه برنامه های رهبران جنبش سبز قرار گیرد. رهبری جنبش سبز همچنان که هیچگاه نباید از هدف های اصلی جنبش روی گردان شود، همواره باید آمادگی لازم را برای فرصت های پیشروی و عقب نشینی دارا بوده و از حالت قهر و انزوا یا تقابل و دشمنی کور خودداری نماید و متناسب با توازن نیروهای سیاسی در حاکمیت و در سطح خیابانها و جنبش اعتراضی برای دستیابی به اهداف مرحله ای و قابل دستیابی با تحرک و لحظه شناسی آگاهانه عمل نماید.

جنبش سبز باید بشدت از رادیکالیزه شدن شعارها پرهیز نماید.

رادیکالیزه شدن شعارها به انزوای رهبری کنونی جنبش منتهی گشته و انزوای رهبری کنونی عملا موجب تقلیل و محدود شدن دامنه جنبش اجتماعی در سراسر کشور خواهد شد. و نه تنها بخشی از نیروهایی را که در گذشته همراه داشته از دست خواهد داد، که دامنه مخالفت با جنبش را هر روزگسترده تر کرده و عملا آسیب پذیری جنبش را بیشتر می کند.

جنبش سبز، جنبشی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران نیست.
جنبش سبز، جنبشی است برای تغییر در رفتار های نظام کنونی ، قانونمند کردن آن و تلاش در جهت محدود کردن نقش رهبری نظام و نهاد های وابسته به آن و واگذاری آن به نهادهای انتخاباتی و صیانت از آراء مردم.
جنبش سبز، جنبشی است برای ممانعت از دخالت نظامیان در امور سیاسی کشور و بازگرداندن آنها به پادگانها برای دفاع از مرز ها و امنیت کشور.
جنبش سبز، جنبشی است برای باز گرداندن فضای گفتگو و تفاهم مابین همه جریانها اصلی سیاسی در کشوربا هر فکر و اندیشه.
جنبش سبز، جنبشی است برای تفاهم متمدنانه با دنیای پیرامون و احترام به پروتکل های بین المللی و حضور موثر در جهان کنونی برای تامین حداکثر منافع ملی ایرانیان.
جنبش سبز، جنبشی است برای ساختن ایرانی اباد ، آزاد و فارغ از همه اشکال تبعض، و نه جنبشی برای ویرانی و بر افروختن آتش کینه و عدوات و دشمنی کور در میان اقشار گوناگون مردمی که بنا دارند برای سالیان آتی در صلح و دوستی در کنار هم در پهنای این سرزمین زندگی کنند.
جنبش سبز، جنبشی است برای ادامه زندگی مسالمت آمیز همه ایرانیان با احترام به همه ارزش های فرهنگی، دینی و تاریخی این سرزمین.
جنبش سبز، جنبش سبز همه ایرانیان است.

با احترام،
رضا فانی یزدی

چهارشنبه ۹ دي ۱۳۸۸