انتخابات عراق، ذوق زدگی بهنود، نگرانی رایس

گرچه هنوز نتایج انتخابات عراق رسما اعلام نشده است، ولی گویا بخت یار شیعیان بوده است. تمام شواهد بر آن است که به قول خانم رایس « شیعیان توانستند در این انتخابات موفق بشوند.»*

ظرف چند روز گذشته، مقامات سرشناس در سیاست گذاری آمریکا با اظهار نگرانی از پیروزی شیعیان، آنها را از برپایی یک حکومت دینی بر حذر داشته اند. خانم رایس وزیر امور خارجه امریکا با توجه به موفقیت شیعیان در انتخابات با اظهار نگرانی گفت «شیعیان در عراق باید طوری عمل کنند که حکومت دیکتاتوری در این کشور تشکیل نشود.»* ایشان هم چنین «تشکیل یک دولت مذهبی را در عراق غیر قابل قبول خواند.»*

هنری کیسینجر وزیر امور خارجه اسبق امریکا و از سیاست گذاران اصلی امور خارجی این کشور نیز در مصاحبه با صدای امریکا، شیعیان را تشویق می کند که «باید به دنبال راهکارهایی باشند که در نهایت منجر به تاسیس یک حکومت دینی در عراق نشود.» ایشان در همانجا می گویند شیعیان «باید با در نظر گرفتن تمام مطالبات دینی خود به دنبال آن باشند که این مطالبات در تاسیس حکومت و نظامی دینی در عراق خلاصه نشود و با حفظ جایگاه دینی خود، راهکار دیگری جز تاسیس حکومت دینی برای برآورده کردن این مطالبات بیابند.»

خانم مادلین آلبرایت، ویرامور خارجه پیشین امریکا در دوران ریاست جمهوری آقای کلینتون نیز با ابراز نگرانی از تاسیس یک حکومت دینی در عراق می گویند «ما امیدواریم که شیعیان عراق در تلاش برای تاسیس یک حکومت دینی در عراق نباشند، زیرا این موضوع خطرات و تهدیدات جدی را برای این کشور بدنبال خواهد داشت.»**  ایشان با توجه به تمایل شیعیان به برپایی یک حکومت دینی در عراق متذکر می شوند که «هرگونه تلاش از سوی شیعیان عراق برای تاسیس یک حکومت و نظام شیعی در این کشور منجر به تجزیه و تقسیم عراق خواهد شد.»** 

آنچه مسلم است پیروزی شیعیان در عراق است. پست نخست وزیری از هم اکنون در محدوده دو تن از رهبران احزاب شیعه ابراهیم جعفری، رئیس حزب الدعوه اسلامی، و عادل عبدالمهدی، از اعضای برجسته مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، قرار گرفته است. گرچه آیت الله سید علی سیستانی نیز دراین مورد حرف آخر را خواهند زد که ظاهرا تمام اعضای ائتلاف بر نظر نهایی ایشان حسن توافق دارند.

انتخابات از قرار معلوم خوشایند مقامات جمهوری اسلامی نیز بوده است. آقای هاشمی رفسنجانی در مصاحبه خود با روزنامه یو اس ای تودی در پاسخ به سوال خبرنگار این روزنامه که عقیده ایشان را در رابطه با انتخابات جویا می شود، می گویند «تابحال که علیرغم ناامنی ها عراق خوب برگزار شد، مثل اینکه در شمارش هم شکایت مهمی به چشم نمی خورد.» و راضی از نتایج بدست آمده احتمالی برای احزاب شیعه می گویند «به هر حال فکر می کنم چیزی که به نفع است این است که مردم انتخاب کنند. چون اکثریت مردم شیعه هستند به نفع شیعیان خواهد بود.»

نگرانی مقامات امریکایی قابل فهم است و هم خشنودی مقامات ایرانی. مقامات جمهوری اسلامی ایران که قبل از حمله امریکا به عراق نگران از حمله نظامی امریکا به حمهوری اسلامی ایران تنها حکومت اسلامی در منطقه بودند، در همسایگی شان صدام بود، دشمن قسم خورده جمهوری اسلامی، مدعی رهبری کشورهای اسلامی منطقه. در عین حال، عراق با حکومتی سکولار در جامعه ای مسلمان با اکثریت شیعه در کشوری که دارای بزرگترین حوزه دینی شیعه و مرکز تجمع علمای دینی و مراجع شیعه جهان است، می توانست مدلی برای توجیه یک حکومت غیردینی باشد. 

امروز اما نه از دشمن قسم خورده ای مثل صدام خبری است، نه مدعی گردن کلفتی همچون صدام برای رهبری کشورهای اسلامی در منطقه در مقابله با اسرائیل و امریکا وجود دارد. 

از برکت گرفتاری دوساله گذشته و مشکلات پیش روی امریکا در چند سال آینده، فراغتی ایجاد شد که مقامات جمهوری اسلامی به اجرای طرح های پنهانی خود در رابطه با تولید سلاح های هسته ای و موشک های میان برد با قابلیت حمل کلاهک های هسته ای اقدام نمایند. مهمتر از همه اینکه دیگر جمهوری اسلامی ایران تنها حکومت دینی در منطقه نخواهد بود، ظاهرا همزاد خود را در عراق به دنیا می آورد.

نگرانی مقامات ایالات متحده از آنجاست که با هزینه بیش از 200 میلیارد دلار، با قربانی کردن جان بیش از 2000 سرباز آمریکایی و تحمل بیش از 15000 مجروح جنگی، و به معامله گذاشتن حیثیت و اعتبار تاریخی آمریکا در منطقه و تشدید جو ضد امریکایی در منطقه و جهان، امروز شاهد شکل گیری جمهوری اسلامی دیگری در منطقه هستند. مقامات آمریکایی برخلاف بخشی از اپوزیسیون ایران از برگزاری یک انتخابات، آنهم در شرایطی که تمام کشور از وحشت ترور و کشتار در حاشیه قرار گرفته اند، ذوق زده نیستند. آنها خوب می دانند که پیوندها و روابط دیرینه حوزه های دینی در نجف و قم، و پیوند ناگسستنی مرجعیت شیعه در این دو کشور که ماوراء ملیت ایرانی و عراقی عمل می نماید، و همچنین نقش مراجع در تحولات و کنترل بحران ها در شرایط کنونی در عراق، نه تنها به کمک آنها نیامده که تاثیر حضور جمهوری اسلامی ایران را در آینده عراق صد چندان نموده است. 

امروز امریکا بیش از هر زمانی به کمک ایران برای کنترل اوضاع عراق محتاج شده است و نتیجه این انتخابات احتمالا این نیاز را تشدید خواهد نمود چرا که فشار دولت ائتلافی برای خروج نیروهای امریکایی در منطقه، به جدی تر شدن نقش ایران در کنترل اوضاع عراق کمک می نماید. 

شکل گیری یک حکومت دینی در عراق شکست مفتضحانه ای خواهد بود برای سیاست مداران طرفدار جنگ در عراق، مسلما اگر کنگره امریکا تصوری از نتایج انتخابات امروز عراق و تهدید شکل گیری جمهوری اسلامی دیگری در منطقه داشت، محال بود که با هزینه کردن بزرگترین بودجه نظامی در تاریخ این کشور به شکل گیری چنین حکومتی کمک نماید.

در شگفتم که مسعود بهنود با قلم زیبا و منحصر به فرد خویش چگونه به این نتیجه رسیده است که «بی تردیدم که نتیجه ای که از انتخابات عراق به دست آمد، مصیبتی است برای حکام منطقه مسلمان نشین» و ذوق زده از برگزاری انتخاباتی که معماران سیاست خارجی امریکا را نگران شکل گیری یک حکومت دینی دیگر در منطقه کرده است، به این نتیجه می رسد که «انتخابات عراق ضربه از واقعیت بود که هرچه رسانه های جمهوری اسلامی، مصر، سوریه و دیگران بکوشند تا جز اینش جلوه دهند، یکی از تعیین کننده ترین نشانه های تحول در آغاز قرن بیست و یکم است.»***

یا که «انتخابات عراق، تاریخ منطقه را دوباره نوشت.»***

یا که «انتخابات  عراق مانند زلزله است که در قعر اقیانوس رخ داد و تسانومی را باعث شد، ناشنیده گرفتن خبر زلزله، تغییری در ارتفاع موج ها نمی دهد.»***

و جالب تر از همه این نتیجه گیری است که «این ماجرا کار پیش بینی جهان سالهای آینده را آسان کرد و زوایه هایی از شما و نمای جهان در پیش رو به ما نشان داد.» و تازه فهمیدیم که «دعوای عراق بر سر دمکراسی بود» و نه چنان که خشک مغزان می نویسند «بر سر نفت».

کاش اینها را بهنود نمی نوشت! بهنود و قلم او محصول تاریخ و تجربه ای است که نباید قربانی قلم فرسایی برای فاجعه آمیزترین اشتباه امریکا در منطقه خاورمیانه شود. 

دنیای ما فقط به خشک مغزان ایرانی و همفکرانشان در آسیا از طرفی، و نو محافظه کاران در سیاست امریکا از طرف دیگر تقسیم نشده است که هر که را که مخالف سیاست نو محافظه کاران باشد، خشک مغز ایرانی قلمداد کنیم. امروز حتی در خود امریکا، مقامات درجه اول نظامی سابق این کشور از تجربه حمله امریکا به عراق به عنوان یک اشتباه بزرگ تاریخی نام می برند که راه گریزی هم از آن نیست. ریچارد آرمیتاژ معاون وزارت خارجه امریکا در مصاحبه ای در هفته گذشته با توجه به وضعیت دشوار اوضاع عراق بیان داشت که امروز دشمنان ما از حضور ما در عراق خشنودند و تمایل دارند که ما در عراق باقی بمانیم، چرا که آنجاست که می توانند از ما قربانی بگیرند.

متاسفانه مقامات آمریکایی بویژه محافل وزارت دفاع این کشور همان کردند که قهرمان داستان ساعدی می گفت، راه گرفته را با دسته بیل گشودند، غافل از اینکه در سیاست دسته بیل راهگشا نیست مگر اینکه مشغله اصلی همان دعوا بر سر نفت باشد، و نه دمکراسی.

با احترام،

رضا فانی یزدی

21 بهمن 1383

*سخنرانی کاندولیزا رایس در محل موسسه مطالعات علوم سیاسی در پاریس 

** مصاحبه مادلین آلبرایت با رادیو صدای امریکا

*** مقاله مسعود بهنود با عنوان «انتخابات عراق، تسانومی منطقه» در ایران امروز

انتخابات عراق، ذوق زدگی بهنود، نگرانی رایس

رضا فانی یزدی

rezafani@yahoo.com

گرچه هنوز نتایج انتخابات عراق رسما اعلام نشده است، ولی گویا بخت یار شیعیان بوده است. تمام شواهد بر آن است که به قول خانم رایس « شیعیان توانستند در این انتخابات موفق بشوند.»*

ظرف چند روز گذشته، مقامات سرشناس در سیاست گذاری آمریکا با اظهار نگرانی از پیروزی شیعیان، آنها را از برپایی یک حکومت دینی بر حذر داشته اند. خانم رایس وزیر امور خارجه امریکا با توجه به موفقیت شیعیان در انتخابات با اظهار نگرانی گفت «شیعیان در عراق باید طوری عمل کنند که حکومت دیکتاتوری در این کشور تشکیل نشود.»* ایشان هم چنین «تشکیل یک دولت مذهبی را در عراق غیر قابل قبول خواند.»*

هنری کیسینجر وزیر امور خارجه اسبق امریکا و از سیاست گذاران اصلی امور خارجی این کشور نیز در مصاحبه با صدای امریکا، شیعیان را تشویق می کند که «باید به دنبال راهکارهایی باشند که در نهایت منجر به تاسیس یک حکومت دینی در عراق نشود.» ایشان در همانجا می گویند شیعیان «باید با در نظر گرفتن تمام مطالبات دینی خود به دنبال آن باشند که این مطالبات در تاسیس حکومت و نظامی دینی در عراق خلاصه نشود و با حفظ جایگاه دینی خود، راهکار دیگری جز تاسیس حکومت دینی برای برآورده کردن این مطالبات بیابند.»

خانم مادلین آلبرایت، ویرامور خارجه پیشین امریکا در دوران ریاست جمهوری آقای کلینتون نیز با ابراز نگرانی از تاسیس یک حکومت دینی در عراق می گویند «ما امیدواریم که شیعیان عراق در تلاش برای تاسیس یک حکومت دینی در عراق نباشند، زیرا این موضوع خطرات و تهدیدات جدی را برای این کشور بدنبال خواهد داشت.»**  ایشان با توجه به تمایل شیعیان به برپایی یک حکومت دینی در عراق متذکر می شوند که «هرگونه تلاش از سوی شیعیان عراق برای تاسیس یک حکومت و نظام شیعی در این کشور منجر به تجزیه و تقسیم عراق خواهد شد.»** 

آنچه مسلم است پیروزی شیعیان در عراق است. پست نخست وزیری از هم اکنون در محدوده دو تن از رهبران احزاب شیعه ابراهیم جعفری، رئیس حزب الدعوه اسلامی، و عادل عبدالمهدی، از اعضای برجسته مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، قرار گرفته است. گرچه آیت الله سید علی سیستانی نیز دراین مورد حرف آخر را خواهند زد که ظاهرا تمام اعضای ائتلاف بر نظر نهایی ایشان حسن توافق دارند.

انتخابات از قرار معلوم خوشایند مقامات جمهوری اسلامی نیز بوده است. آقای هاشمی رفسنجانی در مصاحبه خود با روزنامه یو اس ای تودی در پاسخ به سوال خبرنگار این روزنامه که عقیده ایشان را در رابطه با انتخابات جویا می شود، می گویند «تابحال که علیرغم ناامنی ها عراق خوب برگزار شد، مثل اینکه در شمارش هم شکایت مهمی به چشم نمی خورد.» و راضی از نتایج بدست آمده احتمالی برای احزاب شیعه می گویند «به هر حال فکر می کنم چیزی که به نفع است این است که مردم انتخاب کنند. چون اکثریت مردم شیعه هستند به نفع شیعیان خواهد بود.»

نگرانی مقامات امریکایی قابل فهم است و هم خشنودی مقامات ایرانی. مقامات جمهوری اسلامی ایران که قبل از حمله امریکا به عراق نگران از حمله نظامی امریکا به حمهوری اسلامی ایران تنها حکومت اسلامی در منطقه بودند، در همسایگی شان صدام بود، دشمن قسم خورده جمهوری اسلامی، مدعی رهبری کشورهای اسلامی منطقه. در عین حال، عراق با حکومتی سکولار در جامعه ای مسلمان با اکثریت شیعه در کشوری که دارای بزرگترین حوزه دینی شیعه و مرکز تجمع علمای دینی و مراجع شیعه جهان است، می توانست مدلی برای توجیه یک حکومت غیردینی باشد. 

امروز اما نه از دشمن قسم خورده ای مثل صدام خبری است، نه مدعی گردن کلفتی همچون صدام برای رهبری کشورهای اسلامی در منطقه در مقابله با اسرائیل و امریکا وجود دارد. 

از برکت گرفتاری دوساله گذشته و مشکلات پیش روی امریکا در چند سال آینده، فراغتی ایجاد شد که مقامات جمهوری اسلامی به اجرای طرح های پنهانی خود در رابطه با تولید سلاح های هسته ای و موشک های میان برد با قابلیت حمل کلاهک های هسته ای اقدام نمایند. مهمتر از همه اینکه دیگر جمهوری اسلامی ایران تنها حکومت دینی در منطقه نخواهد بود، ظاهرا همزاد خود را در عراق به دنیا می آورد.

نگرانی مقامات ایالات متحده از آنجاست که با هزینه بیش از 200 میلیارد دلار، با قربانی کردن جان بیش از 2000 سرباز آمریکایی و تحمل بیش از 15000 مجروح جنگی، و به معامله گذاشتن حیثیت و اعتبار تاریخی آمریکا در منطقه و تشدید جو ضد امریکایی در منطقه و جهان، امروز شاهد شکل گیری جمهوری اسلامی دیگری در منطقه هستند. مقامات آمریکایی برخلاف بخشی از اپوزیسیون ایران از برگزاری یک انتخابات، آنهم در شرایطی که تمام کشور از وحشت ترور و کشتار در حاشیه قرار گرفته اند، ذوق زده نیستند. آنها خوب می دانند که پیوندها و روابط دیرینه حوزه های دینی در نجف و قم، و پیوند ناگسستنی مرجعیت شیعه در این دو کشور که ماوراء ملیت ایرانی و عراقی عمل می نماید، و همچنین نقش مراجع در تحولات و کنترل بحران ها در شرایط کنونی در عراق، نه تنها به کمک آنها نیامده که تاثیر حضور جمهوری اسلامی ایران را در آینده عراق صد چندان نموده است. 

امروز امریکا بیش از هر زمانی به کمک ایران برای کنترل اوضاع عراق محتاج شده است و نتیجه این انتخابات احتمالا این نیاز را تشدید خواهد نمود چرا که فشار دولت ائتلافی برای خروج نیروهای امریکایی در منطقه، به جدی تر شدن نقش ایران در کنترل اوضاع عراق کمک می نماید. 

شکل گیری یک حکومت دینی در عراق شکست مفتضحانه ای خواهد بود برای سیاست مداران طرفدار جنگ در عراق، مسلما اگر کنگره امریکا تصوری از نتایج انتخابات امروز عراق و تهدید شکل گیری جمهوری اسلامی دیگری در منطقه داشت، محال بود که با هزینه کردن بزرگترین بودجه نظامی در تاریخ این کشور به شکل گیری چنین حکومتی کمک نماید.

در شگفتم که مسعود بهنود با قلم زیبا و منحصر به فرد خویش چگونه به این نتیجه رسیده است که «بی تردیدم که نتیجه ای که از انتخابات عراق به دست آمد، مصیبتی است برای حکام منطقه مسلمان نشین» و ذوق زده از برگزاری انتخاباتی که معماران سیاست خارجی امریکا را نگران شکل گیری یک حکومت دینی دیگر در منطقه کرده است، به این نتیجه می رسد که «انتخابات عراق ضربه از واقعیت بود که هرچه رسانه های جمهوری اسلامی، مصر، سوریه و دیگران بکوشند تا جز اینش جلوه دهند، یکی از تعیین کننده ترین نشانه های تحول در آغاز قرن بیست و یکم است.»***

یا که «انتخابات عراق، تاریخ منطقه را دوباره نوشت.»***

یا که «انتخابات  عراق مانند زلزله است که در قعر اقیانوس رخ داد و تسانومی را باعث شد، ناشنیده گرفتن خبر زلزله، تغییری در ارتفاع موج ها نمی دهد.»***

و جالب تر از همه این نتیجه گیری است که «این ماجرا کار پیش بینی جهان سالهای آینده را آسان کرد و زوایه هایی از شما و نمای جهان در پیش رو به ما نشان داد.» و تازه فهمیدیم که «دعوای عراق بر سر دمکراسی بود» و نه چنان که خشک مغزان می نویسند «بر سر نفت».

کاش اینها را بهنود نمی نوشت! بهنود و قلم او محصول تاریخ و تجربه ای است که نباید قربانی قلم فرسایی برای فاجعه آمیزترین اشتباه امریکا در منطقه خاورمیانه شود. 

دنیای ما فقط به خشک مغزان ایرانی و همفکرانشان در آسیا از طرفی، و نو محافظه کاران در سیاست امریکا از طرف دیگر تقسیم نشده است که هر که را که مخالف سیاست نو محافظه کاران باشد، خشک مغز ایرانی قلمداد کنیم. امروز حتی در خود امریکا، مقامات درجه اول نظامی سابق این کشور از تجربه حمله امریکا به عراق به عنوان یک اشتباه بزرگ تاریخی نام می برند که راه گریزی هم از آن نیست. ریچارد آرمیتاژ معاون وزارت خارجه امریکا در مصاحبه ای در هفته گذشته با توجه به وضعیت دشوار اوضاع عراق بیان داشت که امروز دشمنان ما از حضور ما در عراق خشنودند و تمایل دارند که ما در عراق باقی بمانیم، چرا که آنجاست که می توانند از ما قربانی بگیرند.

متاسفانه مقامات آمریکایی بویژه محافل وزارت دفاع این کشور همان کردند که قهرمان داستان ساعدی می گفت، راه گرفته را با دسته بیل گشودند، غافل از اینکه در سیاست دسته بیل راهگشا نیست مگر اینکه مشغله اصلی همان دعوا بر سر نفت باشد، و نه دمکراسی.

با احترام،

رضا فانی یزدی

21 بهمن 1383

*سخنرانی کاندولیزا رایس در محل موسسه مطالعات علوم سیاسی در پاریس 

** مصاحبه مادلین آلبرایت با رادیو صدای امریکا

*** مقاله مسعود بهنود با عنوان «انتخابات عراق، تسانومی منطقه» در ایران امروز