دولت جنایتکار نتانیاهو از ورود شیر خشک به غزه جلوگیری می کند.
پزشکان در غزه هشدار میدهند که هزاران نوزاد ممکن است جان خود را از دست بدهند، زیرا ذخایر شیر خشک بهدلیل محاصره اسرائیل به پایان رسیده است.
در یک روزه گذشته دستکم ۹۵ فلسطینی در حملات اسرائیل در سراسر غزه کشته شدند، از جمله بیش از دوازده نفر از مردم درماندهای که در تلاش برای یافتن غذا به مراکز توزیع کمکهای بشردوستانه که با حمایت آمریکا و اسرائیل اداره میشوند، مراجعه کرده بودند.
از این به اصطلاح مراکز توزیع کمکهای بشردوستانه به عنوان طعمه برای کشاندن مردم گرسنه به این اماکن و کشتار آنها استفاده می شود.
ننگ و نفرین به جنایتکاران اسرائیلی و حامیان جنایتکار آنها که نه تنها چشم بر این جنایات نبسته که از نتانیاهو و در و دسته جنایتکار او همچنان حمایت می کنند. شرم بر سران کشورهای عربی که شاهد و نظاره گر این جنایات هستند و هیچ کمکی به این مردم بی گناه نمی کنند.
از ماه اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون، دستکم ۱۷٬۰۰۰ کودک فلسطینی در غزه کشته شدهاند. سازمان ملل اکنون تأیید میکند که از زمان ازسرگیری حملات اسرائیل در ماه مارس ۲۰۲۵، بهطور متوسط حداقل ۱۰۰ کودک در هر روز کشته یا زخمی شدهاند. در ۳۶ حمله هوایی تأییدشده، تنها زنها و کودکان زیر آوار پیدا شدهاند—نه جنگجو، نه هدف نظامی؛ فقط خانوادهها.
اما صرفا یک جنگ و داستان مرگ روزانه نیست. هدف این جنگ نابودی نظاممند زندگی فلسطینی است—ریتم آن، نسلهای آن، آیندهی آن. این، بهقول یکی از مقامهای سازمان ملل، ایجاد شرایطی است که با ادامهی بقای فلسطینیان بهعنوان یک گروه ناسازگار است.
بر اساس گزارش یونیسف، در ماه ژانویه هشت نوزاد از سرمازدگی مردهاند. پرسنل پزشکی از افزایش موارد سقط جنین خبر میدهند. کودکان بهصورت زودرس به دنیا میآیند، دچار سوءتغذیهاند و در همان هفتههای اول زندگی میمیرند. سازمان ملل هشدار داده است که کودکان غزه در شرایطی زندگی میکنند که با بقای آنان ناسازگار است. پزشکان بدون مرز گزارش دادهاند که کودکان با زخمهای عفونی، کمآبی شدید و بدنی شبیه به اسکلت وارد بیمارستانها میشوند. کمکهای بشردوستانه مسدود شدهاند. تانکرهای آب بمباران شدهاند. زایمان، در غزه، تهدیدی است که اسرائیل با حمله هوایی به آن پاسخ میدهد.
اسرائیل دو سوم نوار غزه را به منطقهی ممنوعه تبدیل کرده و عملاً زمین فلسطینیان را تصرف کرده است. برق نیست. دارو نیست. آب سالم نیست. این محاصره فقط نمیکشد—بلکه از آغاز زندگی جلوگیری میکند. و با این حال، آنهایی که از بمبها جان بهدر میبرند، به شیوههایی دیگر هدف قرار میگیرند.
اما خشونت اسرائیل علیه کودکان چیز تازهای نیست. در کرانه باختری رود اردن، این خشونت شخصی و نزدیک است. کودکان در ایستهای بازرسی اعدام میشوند. سربازان شبانه به خانهها یورش میبرند. سازمان دیدهبان حقوق بشر (Human Rights Watch) در گزارشی در سال ۲۰۲۳ دهها مورد قتل کودکان فلسطینی را مستند کرده است؛ کودکانی که هیچ تهدیدی ایجاد نکرده بودند و از پشت یا از روبرو هدف گلوله قرار گرفتند—در حال دویدن، در حال راه رفتن به مدرسه.
محمود السعدی، نوجوان ۱۷ ساله، در مسیر رفتن به مدرسه در جنین با شلیک گلوله کشته شد. او هیچ سلاحی نداشت. یک خودروی نظامی اسرائیلی از فاصلهی صد متری، تنها یک گلوله شلیک کرد. در آن حوالی هیچ درگیریای وجود نداشت. هیچ توجیهی در کار نبود. فقط یک صبح دیگر که به مراسم تشییع تبدیل شد.
ودیع ابو رموز، ۱۷ ساله، در جریان یک اعتراض در قدس شرقی از پشت هدف گلوله قرار گرفت. پس از انتقال به بیمارستان در وضعیت بحرانی، به تخت زنجیر شد، از دیدار با خانوادهاش محروم ماند، و سرانجام در شب، تحت نظارت پلیس به خاک سپرده شد—با جمعیتی محدود از سوگواران و تلفنهای همراه ضبطشده.
اینها نمونههایی از واقعیت جاری برای کودکان فلسطینیاند—نسلی که از کودکی در محاصرهی گلوله، یورش، و بیعدالتی رشد میکند.
این جنگ و کشتار درباره حماس نیست.
این کشتار به مسئله امنیت مربوط نیست.
این جنگ و کشتار فقط و فقط برای نابودی است.
آدم ایاد، نوجوان ۱۵ ساله از اردوگاه پناهندگان «دهیشه»، زمانی که سنگ پرتاب میکرد، توسط یک تکتیرانداز اسرائیلی کشته شد. نه تیر هشدار، نه تلاش برای کاهش تنش. فقط شلیک مستقیم گلوله به سمت گروهی از پسران نوجوان.
امروز، رَهاف ایاد ۱۲ ساله، هر روز در استخوانهایش درد احساس میکند؛ درمانی نیست، کمکی نیست، و رَهاف اغلب با دیدن عکسهای قدیمیاش—وقتی سالم بود—اشک میریزد. در رنج رَهاف، حقیقتی تلخ نمایان میشود: گرسنگی بهعنوان ابزار کشتار کودکان غزه بهکار گرفته شده است.
از ماه مارس، اسرائیل ورود هرگونه غذا، سوخت و دارو به بیش از دو میلیون نفر را مسدود کرده. نه تنها راههای تأمین، بلکه امکان تولید و جمعآوری غذا توسط خود فلسطینیان را نیز از میان برده است. زمینهای کشاورزی نابود شدهاند. قایقهای ماهیگیری بمباران شدهاند. نانواییها بستهاند. آب آشامیدنی آلوده است. خانوادهها علفهای پختهشده میخورند یا لاکپشت شکار میکنند، و برای یک کیسه آرد باید ۳۰۰ دلار بپردازند. بعضی حتی برای پختن هرچه بتوانند پیدا کنند، زباله میسوزانند.
بر اساس گزارش وزارت بهداشت غزه، تا کنون ۵۷ نفر—که اکثرشان کودک بودهاند—بر اثر گرسنگی جان باختهاند. سازمان ملل بیش از ۱۰٬۰۰۰ مورد سوءتغذیه کودکان را ثبت کرده، که بیش از ۱۴۰۰ مورد آن، سوءتغذیه حاد شدید بوده است—یعنی بدن کودکان عملاً در حال تحلیل رفتن است. و این فقط کودکانی هستند که هنوز زندهمانده و به بیمارستانها رسیدهاند. بسیاری دیگر در خانهها، چادرها، یا در صفهای بیپایان غذا—که خود هدف بمباراناند—جان میدهند.
گرسنگی خشونتی آرام و تدریجی است، و گرسنه نگهداشتن عمدی دو میلیون نفر، نیت نسلکشی اسرائیل را آشکارتر میکند. گرسنگی با خستگی و گیجی آغاز میشود و با از کار افتادن اندامها و خاموشی به پایان میرسد. ابتدا کودکان را میکشد، چون بدن آنها ذخیرهای برای مقاومت ندارد. و در غزه، این خاموشی در حال گسترش است.

آنچه غزه و کرانه باختری را بههم پیوند میدهد، نیت است:
تنبیه فلسطینیها بهخاطر بودنشان. حذف نهفقط کسانی که مقاومت میکنند، بلکه هرکسی که ممکن است روزی مقاومت کند. در این منطق، هر کودک تهدیدی بالقوه است. حتی پس از مرگ، کودکان فلسطینی مجازات میشوند. اجسادشان بازگردانده نمیشود. دفنها محدود و تحت کنترل است. پرچمها ممنوعاند. مدارس بازجویی میشوند. اندوه، جرم تلقی میشود.
در همین چارچوب، از اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون بیش از ۱٬۲۰۰ کودک فلسطینی بازداشت شدهاند—کودکانی که شکنجه شدهاند، گرسنه ماندهاند، و بدون هیچ اتهامی در بازداشت نگه داشته شدهاند. یکی از آنها، ولید احمد ۱۷ ساله، در بازداشت اسرائیل جان باخت. جرم او؟
فقط فلسطینی بودن در سرزمینی که همین امر میتواند حکم مرگ هر کسی باشد.
قوانین بینالمللی کاملاً روشناند:
غیرنظامیان باید محافظت شوند.
کودکان، بیش از همه.
کنوانسیون ژنو حمله به مدارس و بیمارستانها را ممنوع میکند.
کنوانسیون حقوق کودک، زندگی و کرامت را تضمین میکند.
اما قانون زمانی معنا دارد که اجرا شود—نه وقتی متجاوز با مصونیت عمل میکند و میلیاردها دلار حمایت پشت سر دارد.
ایالات متحده سالانه ۳.۸ میلیارد دلار به ارتش اسرائیل کمک میکند. بمبهایی که خانههای غزه را فرو میریزند، آمریکاییاند. گلولههایی که سینهی عامر ربیع را شکافتند، آمریکایی بودند. و با این حال، هیچ پاسخگوییای وجود ندارد. نه مجازاتی، نه عواقبی. فقط سلاحهای بیشتر، چکهای سفید بیشتر، و پوشش دیپلماتیک بیشتر.
کشتن یک کودک، پایان دادن به آیندهای است.
وقتی کودکی میمیرد، جهانی از بین میرود. این فقط دربارهی بدن نیست. دربارهی حافظه است. دربارهی سلب حق فلسطینیها برای تصور فرداست.
چه چیزی از ملتی باقی میماند که نه میتواند مردگان خود را دفن کند، نه کودکانش را آموزش دهد، نه برای اندوهش نامی بگذارد؟
اسرائیل این را میداند. به بایگانیها و دانشگاهها حمله میکند. مدارس و بیمارستانها را نهفقط بهخاطر حضور مردم، بلکه چون آنها معنا دارند، هدف قرار میدهد. مردمی که از حافظه و آینده محروم شدهاند، آسانتر کنترل میشوند. آسانتر حذف میشوند.
اما عامر ربیع سکوت نکرد. او در همان جایی جان باخت که پدر و مادرش آرزو داشتند روزی خانهاش شود. او کودکی بود از جنگ و امپراتوری، کشتهشده بیهیچ دلیلی جز فلسطینی بودن.
اگر حتی تابعیت آمریکایی نتواند از پسری ۱۴ ساله محافظت کند، پس چه امیدی برای دیگران باقی میماند؟
این جنایات به جنگ با حماس مربوط نیست. این جنگ و جنون برای امنیت در اسرائیل هم نیست. این جنایات فقط و فقط برای نسلکشی است.
دربارهی آیندهای که در آن، کودکان فلسطینی از ابتداییترین حق محروماند: حق زندگی.
ما باید این روایت تحریفشده را رد کنیم که این نسلکشی را بهسادگی «درگیری» مینامد.
ما باید صریح بگوییم:
آنچه در جریان است، نابودی عامدانه یک ملت است—و این نابودی با فرزندان آن ملت آغاز میشود.
عامر یک نام داشت. لبخند داشت. دوستداشته میشد. واقعی بود. و اکنون دیگر نیست.
ما بیش از سکوت به او و دیگر کودکان فلسطینی بدهکاریم.
ما به کودکان گرسنهی غزه بیش از سکوت بدهکاریم.
از خودت بپرس که تو چطور؟
آیا تو هم تا به حال ساکت ماندهای؟
بنا به گزارش سازمان ملل، از مارس ۲۰۲۵ تاکنون، بیش از ۱۲۰۰ کودک در جریان حملات اسرائیل کشته شدهاند و بالغ بر ۵۰،۰۰۰ کودک تا کنون کشته یا زخمی شدهاند .