در ارتباط با ضرورت تشکیل فراکسیون ها در اتحاد جمهوری خواهان ایران

از اولین همایش سراسری که در واقع آغاز فعالیت رسمی ماست بیش از 10 ماه می گذرد. صدور بیانیه ده ماده ای که بیشتر از یک سال و نیم گذشته منتشر گردید با استقبال قابل توجه بخشی از روشنفکران، دانشگاهیان و فعالین سیاسی در داخل و خارج مواجه شد. اتحاد جمهوری خواهان ایران (اجا) به عنوان اولین تشکل وسیع جمهوری خواهی جایگاه ویژه ای را در عرصه سیاست کشور به خود اختصاص داد. احزاب و سازمان های سیاسی و شخصیت های کشور در داخل و خارج، موافق و مخالف، با دقت چگونگی حضور اجا را در عرصه سیاست کشور دنبال نموده و مترصد آنند که این تشکل جدید جمهوری خواهی چگونه و با چه ابزاری به دنبال تحقق بخشیدن به اهداف ده گانه مندرج در بیانیه اولیه خود می باشد.

شکل گیری اجا در نوع خود تجربه ای است که تحت یک تشکل وسیع جمهوری خواهی بر اساس توافق و پذیرش اصول دهگانه بیانیه اولیه، توانسته است جمعیتی را با گذشته و سوابق سیاسی گوناگون و با تعلقات سیاسی متنوع در دوران کنونی گرد هم آورده و تلاش نماید که این مجموعه را در عرصه سیاست کشور وارد نماید.

پذیرش اصول دهگانه بیانیه اما به معنی یک برنامه سیاسی برای حضور فعال در عرصه سیاست کشورنبوده و پذیرش این اصول در عین اینکه مورد توافق اکثر امضاءکنندگان و فعالین کنونی است، اما تحقق بخشیدن به آنها مسلما صرفا نتیجه رویکرد سیاسی معینی نخواهد بود. کلی بودن این اصول دهگانه موجب گردید که طیف های گوناگون با توجه به تعبیرخود و نوع سیاست ورزی متعلق به خود بیانیه را امضا نمایند. مسلم است که اصول دهگانه بیانیه ما مورد تایید میلیون ها انسان دیگر نیز درکشور ماست که سیاست را احتمالا به شیوه های دیگری تجربه می کنند. ما خود نیز خوب می دانیم که در درون ما در بسیاری زمینه ها اختلاف نظر وجود دارد. این در صورتی است که  در پذیرش اصول دهگانه بیانیه و حتی شرکت در یک تشکل وسیع جمهوری خواهی اشتراک نظر داریم.

آنچه جامعه ما از اتحاد جمهوری خواهان ایران انتظار دارد، شرکت فعال و حضور محسوس و تاثیرگذار در روند تحولات سیاسی کشور است، نه یک توافق انفعالی و ناظر از مجموعه ای از فعالین سیاسی در یک تشکل وسیع.

علت اساسی و موجب انفعال و عدم حضور تاثیرگذار ما در حیات سیاسی کشور ناشی از مخدوش بودن چهره  اتحاد جمهوری خواهان ایران در جامعه است. ما هنوز پس از یک سال که از همایش سراسری ما گذشته است، موفق نشده ایم که در اکثر موارد کلیدی و حوادث تعیین کننده سیاسی کشور و منطقه به موقع و یا قبل از وقوع حادثه به عنوان یک جریان فعال سیاسی نقش خود را ایفا نموده و به تحلیل و عمل سیاسی مشخص بپردازیم. 

علت کجاست؟ بسیاری از شخصیت ها و فعالین سیاسی همکار ما در اتحاد جمهوری خواهان ایران ، دیدگاه ها و تحلیل های خود را به گونه ای فردی ارائه می کنند، بخشی دیگر از دوستان ما از طریق سازمان های سیاسی که به آنها تعلق دارند به تحلیل مسائل سیاسی پرداخته و به نوعی در پراتیک سیاسی شرکت می نمایند. اما مجموعه ما هنوز موفق نشده است به عنوان یک مجموعه جدید که انتظار معینی را در جامعه بوجود آورده است، پاسخگوی این انتظارات باشد.

اتحاد جمهوری خواهان ایران در جامعه انتظار معینی را بوجود آورده است، نخستین همایش ما با حضور بیش از 700 نفر از فعالین سیاسی و چهره های شاخص و برجسته از جریانات گوناگون با متوسط عمر فعالیت سیاسی حداقل 30 سال و تجربه بیش از 50 سال مبارزه سیاسی در دورانهای پیش و پس از انقلاب این توقع را بوجود آورده است که محصول این همه سال تجربه و فعالیت برای کشور ارمغانش چه خواهد بود.

تنوع فکر وگستردگی دامنه حمایت و شرکت گسترده روشنفکران در این جمع نوید آن بود که ثمره نوینی برای جنبش دمکراتیک حاصل خواهد شد. اما این تنوع و گستردگی از آنجا که سازماندهی متناسب خود را پیدا نکرده است، نه تنها به نقطه قوت ما مبدل نشده که باعث گردیده که تنوع افکار به خنثی نمودن همدیگر پرداخته و محصول تولید شده عملا انفعال و بی عملی و در نتیجه عدم حضور فعال و موثر ما را در عرصه سیاست کشور نتیجه دهد.

اگر از بیرون به اتحاد جمهوری خواهان ایران نظرکنیم، به جز اصول کلی دهگانه بیانیه و یک تحلیل کلی از شرایط که دیگر آنهم مشمول زمان گردیده است وقرار نیست که مثل سایر نسخه های سیاسی سالهای گذشته بدون تاریخ مصرف باشد، هیچ سیاست معینی را در ارتباط با مسائل روز و تحلیل از شرایط مشخص و ارائه راهکارهای معینی که در جهت یک استراتژی معقول برای تحولات آینده باشد نمی بینیم.

آنچه از بیرون می بینیم، چهره ای است مخدوش و قابل تفسیر از جانب مخالفین ما که به هرگونه ای که تمایل دارند، آن را به تفسیر می کشند. ما خود نیز به این دلیل که هنوز موفق نشده ایم که فراکسیون های فکری درون اتحاد جمهوری خواهان ایران را شکل دهیم، به این اغتشاش فکری دامن می زنیم و به شدت در جهت خنثی کردن گرایشات فکری درون خود برآمده ایم، چرا که نمی خواهیم چهره بیرونی اتحاد جمهوری خواهان ایران آیینه ای از تمایلات و گرایشاتی باشد که ما با آن توافق نداریم. 

اتحاد جمهوری خواهان ایران بدلیل تنوع حضور گرایشات گوناگون نمی تواند یک گرایش معین را به نام مجموعه اتحاد به بیرون ارائه نماید. و تا زمانی که ابزار لازم برای ارائه گرایشات گوناگون درونی آن فراهم نشود، اغتشاش فکری غیرسازمان یافته، نتیجه ای جز مخدوش شدن بیشتر چهره بیرونی ما را به همراه نخواهد داشت.

ضرورت تشکیل آگاهانه فراکسیون های فکری و سیاسی در اتحاد جمهوری خواهان ایران ضرورتی است حیاتی که اگر به آن بی توجهی نماییم، نهایتا به انفعال کامل این مجموعه منجر شده و به حیات آن پایان خواهد داد. عدم حضور فعالانه فراکسیون ها باعث گردیده است که

1- ما عملا امکان موضع گیری سیاسی نداشته باشیم چرا که هیچگاه در مسائل اساسی به نظر واحدی نمی توانیم دست پیدا کنیم و از جهتی هرگونه اظهارنظری از جانب مسئولین و فعالین این جریان، صرفا به این دلیل که مورد توافق بخش های دیگرما نیست، نمی تواند اعتبار لازم را برای ما فراهم آورد. از جهت دیگری مخالفین آن نظر برای احتراز از اینکه اتحاد جمهوری خواهان ایران به تریبونی برای نظرات مخالف آنها تبدیل شود، به خنثی کردن دیدگاه های مخالف مبادرت می ورزند.

 

2- ناتوانی در توافق برسر موضع گیری های رسمی از جانب اتحاد جمهوری خواهان ایران ، باعث مخدوش شدن چهره سیاسی ما در جامعه است. مخالفین ما در هر مرحله زمانی با انتخاب خود نظرات و افرادی را به عنوان نظر رسمی اتحاد جمهوری خواهان ایران مطرح نموده و آن را زیر شلاق اتهامات و ایرادات گرفته و درمیدان های برنده با ما به مقابله می آیند. این امر باعث شده که چهره سیاسی ما را دیگران به گونه ای که خود تمایل دارند معرفی نمایند، و هویت ما نه از طریق خود ما که اززبان دیگران تعریف می شود.

3- نداشتن هویت مشخص سیاسی و به جای آن یک هویت تحریف شده از زبان مخالفین باعث شده که بخش های قابل توجهی از جمهوری خواهان در خارج از اتحاد جمهوری خواهان ایران از حضور همفکران خود و گرایشات مشابه خود در اتحاد جمهوری خواهان ایران بی اطلاع مانده و این امر خصوصا مانعی در راه گسترش و بسط تشکیلاتی و سیاسی ماست.

4- ناتوانی ما در امکان ارائه راهکارهای سیاسی به مسائل اساسی جامعه و بویژه مسائل حاد سیاسی کشور و منطقه نه به دلیل آنست که افراد و گرایشات گوناگون فکری ما در ارائه نظر و تحلیل ناتوانند، ناتوانی ما از آنجاست که در صددیم که به یک نظر واحد رسیده و به یک راهکار قابل قبول همگانی در اتحاد جمهوری خواهان ایران د ست پیدا کنیم. این معضل باعث شده که دیدگاه های متفاوت در درون اجا عملا به بیرون ارائه نمی شوند و نتیجه آن چهره خنثی و یا متناقضی است که برای ما باقی می ماند.

نتیجه

شکل گیری و سازماندهی گرایشات واقعا موجود فکری بطور آشکار و شفاف در فراکسیون های رسمی اتحاد جمهوری خواهان ایران نه تنها کمکی است به رشد و تقویت این گرایشات برای ارائه بهتر نگاه و سیاست خود به بیرون که نتیجه آن به رشد و بسط اتحاد جمهوری خواهان ایران نیز منتهی خواهد شد و مانعی است از شکل گیری گروهبندی های پنهانی و گرایشات غیرسالم تشکیلاتی و باندبازی ها و جناح بندی های غیرضرور.

اقدام آگاهانه و فعال ما در جهت سازماندهی فراکسیون ها می تواند از طریق تشویق به برگزاری سیمنارهای موضوعی، جلسات پالتاکی، سایت اینترنتی و دیگر اشکال لازم به شکل گیری هرچه سریعتر این فراکسیون ها انجامیده و چهره واقعی و متنوع ما را که اتفاقا نقطه مثبت ماست و نوید فراگیر بودن اتحاد جمهوری خواهان ایران است به بیرون بازنماید و موانع موجود کنونی را از سرراه بسط و توسعه تشکیلاتی ما بردارد. 

تشکیل فراکسیون های نیرومند در اتحاد جمهوری خواهان ایران برپایه برنامه های سیاسی و با جهت گیری به سمت ایجاد نمایندگی های سیاسی و اجتماعی بویژه در درون کشور، در واقع زمینه های ایجاد احزاب نیرومندی است که بدون وجود و حضور موثر آنها در عرصه سیاست کشور هیچگونه تحول تضمین شده دمکراتیک در کشور ممکن نخواهد شد.

جامعه مدنی بدون حضور احزاب نیرومند سیاسی که در حقیقت بیانگر خواست ها و نیازها و تمایلات اقشار و طبقات اجتماعی در کشور هستند، شکل نخواهد گرفت. 

اتحاد جمهوری خواهان ایران امروز در خود عناصر اصلی تشکیل دهنده بزرگترین گرایشات سوسیال دمکرات و لیبرال دمکرات در کشور ما را گرد هم آورده است. سمتگیری آگاهانه ما برای شکل گیری فراکسیون هایی واقعی که اساس شکل گیری احزاب سیاسی نقش آفرین فردا خواهند بود، صمیمانه ترین تلاش و پربارترین ثمره اتحاد جمهوری خواهان ایران در این دوران برای فردای تحول دمکراتیک در میهن ماست. 

با احترام،

رضا فانی یزدی

8 اکتبر 2004