جواب عيسى سحرخىز

با اهدا سلام خدمت دوست گرانقدر،

امیدوارم که سفر خوب و پرباری داشته باشید.

بابت اندک تاخیر عذرخواهم و امیدوارم که پاسخ کوتاهم بتواند مفید باشد.

  1. با اکثر قریب به اتفاق موارد اعلام شده هم نظرم و اگر دیده و شنیده باشید با مطالب و گفت و گوهایم با و در رسانه ها به ویژه در برنامه اهل نظر بی بی سی و یا میزگرد رادیو فرانسه با آقایان امیراحمدی و براتی چنین دغذغه ها و به زعم خود راه های برون رفت از این ماجرا را بیان داشته ام، البته بخشی هم به دلیل فرصت  محدود برنامه رادیویی حذف شد که شاید آقا مهران را که ملافات کردید بتواند مطالب را کاملتر بیان کند.
  2. دغدغه ها به صورت وسیع وجود دارد که یا به دلیل فضای سانسور و خودسانسوری تنها بخش اندکی از آن ها منعکس می شود، و یا اینکه به رسم مرسوم در اینجا در چارچوب گفت و گوهای پشت پرده و لابی های داخل حزبی و یا بین گروهی مطرح و تحلیل و تفسیر می شود و احیانا راه حل و یا راه حل هایی نیز اتخاذ می گردد که رسیدن به یک اقدام عملی مدت ها طول می کشد که البته معترفم با سرعت تشدید بحران و وخیم شدن اوضاع می تواند این صرف وقت یا وقت کشی هزینه زا باشد.
  3. امکان تشکیل گروه مورد نظر شما به چند دلیل وجود ندارد که مهمترین دلایل آن حساس شدن جریانات مخاصمه جو و اقتدارگرا و دست به عمل شدن آن ها به انحای مختلف می باشد که مواردی از آن ها در اخبار بازتاب پیدا می کند. مورد بعد، عدم امکان تجمعی از اضداد به دلایل تاریخی است که خود شما با نمونه های آن دست به گریبان هست و بهتر از من می دانید که برای یک قدم نزدیک کردن این جریان ها چه هزینه ها و مشکلاتی را باید تحمل کرد. البته تلاش هایی که صورت گرفته تا حدودی جواب داده که نشانه هایی از آن را در جریان انتخابات شاهد بودیم. 
  4. بهتر این ست که این جریان ها بدون اینکه بخواهند زیر یک چتر و یا تحت یک عنوان فعالیت کنند، به اقدام هایی هماهنگ و هم سو در مسیر یک هدف بپردازند. حسن این کار این ست که اشخاص حقیقی و حقوقی در عین حفظ استقلال و مواضع خود و با بکارگیری ابزارها و روش های مناسب خویش در خدمت یک هدف خواهند بود که در چارچوب جبهه ای نانوشته به نام ” ضد استبداد و ضد صلح” عمل خواهد کرد. حسن دیگر این روش این ست که افراد بدون اینکه حساسیت های خود را نسبت به جریان رقیب ( در مواردی دشمن) گذشته بروز دهند، و یا اینکه به یکدیگر برچسب های خاص چون برانداز یا رادیکال بزنند و به مواضع یکدیگر چون طالبان تغییر نظام حقوقی و یا تحول در نظام سیاسی حقیقی ( ضد ولایت فقیه ) بزنند، در خدمت یک هدف خواهند بود که روز به روز روشن تر می شود. فایده دیگر این کار این ست که ضربه پذیری این جریان کمتر می شود و حساسیت بر روی آن به عنوان یک نهاد سیاسی- اجتماعی تاثیر گذار کمتر خواهد بود ( البته شاخک حساسیت ها فعال شده و فشار برای اعمال برخورد با شخصیت های حقیقی و حقوقی بالا گرفته است)، و در عمل طیف گسترده ای از هاشمی گرفته تا آیت الله  منتظری و از مجمع روحانیون تا نیروهای ملی – مذهبی و نهضت آزادی و حتی برخی جریان های لائیک در چارچوب جریان ضد استبداد در داخل و صلح خواهی در جهان به حرکت درآمده اند- البته می پذیرم که حرکتی بطئی و گام دیرهنگام.
  5. تصور من این ست دیگر دوستان هم باید اولا اختلاف های داخلی خود را کنار گذارده و به صورت رسمی یا غیررسمی و نانوشته به این جریان به پیوندند و ثانیا حداقل برای مدتی هم که شده از فشار خود بر روی گسترده جریان های اصلاح طلب کاسته و یا بحث  مسلمان و غیرمسلمان را به حالت تعلیق دراورند و به فشار خود را بر روی نقطه اصلی متمرکز کنند.
  6. در مورد دیگر توصیه های شما کارهایی از مدت ها پیش شروع شده که امیدوارم زودتر نتیجه داده و بازتاب بیرونی داشته باشد.

از لطف شما و دوستان به خودم ممنونم و امیدوارم که لابق چنین تعارف هایی باشم.

خدمت دوستان و خانواده محترم سلام گرم دارم.

                                                                                              با احترام فراوان