فرصتی که نباید از دست داد
• فرصت مذاکرات همیشه باقی نخواهد ماند. رهبران جمهوری اسلامی ایران نیز باید چنانکه آقای اوباما در نخستین پیام نوروزی خویش اشاره کرد، مشت های گره کرده خود را باز کرده و دستی را که به طرف آنها دراز شده به گرمی بفشارند …
اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱٣۹۱ – ٣۰ ژانويه ۲۰۱٣
بخش نخست – چشم انداز مذاکرات ایران و امریکا و پی آمدهای آن (1)
akhbar-rooz.com
بخش دوم – چشم انداز مذاکرات ایران و امریکا و پی آمدهای آن (2)
akhbar-rooz.com
بخش سوم – چشم انداز مذاکرات ایران و امریکا و پی آمدهای آن (3)
پیامد سیاسی، اقتصادی و امنیتی رابطه ایران و امریکا برای کشورهای منطقه
akhbar-rooz.com
بخش چهارم – چشم انداز مذاکرات ایران و امریکا و پی آمدهای آن (4)
صلح، کاهش تروریسم و عدم نیاز به اسلام گرایی بیشتر
www.akhbar-rooz.com
بخش پنجم – چشم انداز مذاکرات ایران و امریکا و پی آمدهای آن (5)
ایران و اسرائیل دو حکومت امنیتی شبیه یکدیگر
akhbar-rooz.com
بخش ششم – چشم انداز مذاکرات ایران و امریکا و پی آمدهای آن (6)
پیامدهای مذاکرات بر مردم، سیاست و اپوزیسیون
akhbar-rooz.com
در بخش پایانی به این پرسش می پردازم:
10. بهترین آینده قابل تصور در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با همین رهبری کنونی چیست؟
ابتدا بهتر است به شرایط کنونی سیاست خارجی امریکا نسبت به ایران نگاهی داشته باشیم.
چشم انداز سیاست خارجی امریکا نسبت به ایران
بیش از دو ماه از شروع نوشتن این سلسله مقالات می گذرد. اولین دوره ریاست جمهوری آقای اوباما به پایان رسید و دوشنبه هفته گذشته ایشان برای بار دوم در مراسم سوگند ریاست جمهوری شرکت کرد. او در صحبت تاریخی خویش گرچه مستقیم به ایران و تنش های موجود در منطقه اشاره ای نداشت اما بطور غیرمستقیم و اینبار با صراحت بسیار بیشتر از گذشته به تنش زدایی در سیاست خارجی امریکا اشاره کرد.
اوباما با تاکید بر اینکه “هیچ کشوری بیشتر از قدرتمندترین کشور جهان از صلح سود نخواهد برد.” *
از سیاست های جنگ طلبانه پیشینیان خود یک بار دیگر فاصله گرفت و به روشنی عنوان کرد که “ما مردم معتقدیم که جنگ دائمی پیش نیاز برقراری صلح پایدار و امنیت نیست.”*
این سیاست نقطه مقابل سیاست رئیس جمهور پیشین امریکا، جورج بوش، است که با سیاست “حمله های پیشگیرانه” جنگ های افغانستان و عراق را آغاز نمود و با همان سیاست بدنبال جنگ در دیگر نقاط جهان از جمله ایران بود. اوباما با تاکید بر اینکه “ما از مردم مان دفاع خواهیم کرد” * باز آشکارا بیان داشت که “ما اختلاف هایمان را با ملت های دیگر در عین شجاعت از مسیر صلح حل خواهیم کرد.” *
و با تاکید دوباره بر صلح متذکر شد “ما تنها وارث پیروزمندان در جنگ نیستیم، بلکه دستاورد آنها که در صلح نیز پیروز شده اند، با ماست. همانها که دشمنان قسم خورده را به مطمئن ترین دوستان ما تبدیل کردند و ما باید از تجربه های آنها بیاموزیم.”*
اهمیت پیام اوباما در این دوره برای ما ایرانیان هنگامی بیشتر آشکار می شود که می بینیم او برای ریاست دیپلماسی خارجی خود آقای جان کری را انتخاب نموده و در کنار او در مقام وزارت دفاع این کشور سناتور چاک هیگل را در نظر دارد. این هر دو انتخاب بیانگر اینست که اینبار اوباما از آنجا که دیگر نگران انتخاب خود برای دوره دیگری در ریاست جمهوری نیست، تصمیم گرفته است که با یک ترکیب جدید و قدرتمند که متمایل به مذاکره و یافتن یک راه حل مسالمت آمیز برای بحران مناسبات میان دو کشور ایران و امریکاست، راه دیگری را در پیش گیرد. راهی که مسلما در امتداد سیاست های جنگ طلبانه رئیس جمهور پیشین امریکا نبوده و در تقابل آشکار با سیاست های جنگ طلبانه لابی اسرائیلی در امریکاست و با سیاست های دولت اسرائیل و آقای نتنیاهو فاصله ای آشکار دارد.
اوباما در دور پیش، نگران انتخاب خود برای دور دوم بود و زیر فشار لابی اسرائیل تلاشی را که در نخستین روزهای انتخابش برای بازسازی مناسبات دو کشور در پیش گرفته بود، متوقف نمود. با شکل گیری جنبش اعتراضی در ایران کم کم سیاست مذاکره و مصالحه او سمت و سوی دیگری در پیش گرفت. اما با وجود تمام فشارهای لابی و دولت اسرائیل و محافل جنگ طلب در امریکا، او بشدت در مقابل سیاست جنگ طلبانه نتنیاهو ایستادگی کرد و حاضر نشد به جنگی که اسرائیل برای آغاز آن لحظه شماری می کرد تن دهد. در دوره پیش، اوباما سیاست مذاکره و مصالحه را پی نگرفت، اما موفق شد که جلوی جنگ و تقابل نظامی میان دو کشور را بگیرد و صراحت او در مخالفتش با حمله یک جانبه اسرائیل به ایران و عدم اطمینان به چنگ طلبان اسرائیل بر حمایت امریکا در صورت وقوع جنگ از آنها موجب شد که اسرائیل نیز از اقدام یک جانبه نظامی خودداری نماید.
در این دوره به نظر می رسد که آقای اوباما با تیم جدید خود تصمیم گرفته است که سیاست مورد علاقه خود را در این منطقه به پیش برده و از خود خاطره ای چون همانها که “دشمنان قسم خورده را به دوستان مطمئن مبدل نمودند” * باقی بگذارد.
این امیدواری با سخنان چندروز پیش آقای جان کری در مقابل کمیسیون روابط امور خارجی مجلس بیشتر شد. آقای کری با بیان اینکه “ایرانیان باید بدانند که هیچ مورد دیگری اینجا مطرح نیست” گفت که “اگر برنامه ایرانی ها صلح آمیز است آنها می توانند آن را ثابت کنند و این همان چیزی است که ما بدنبال آن هستیم.”**
جان کری در همین رابطه گفت که “امیدواری وجود دارد که پیشرفتهای در عرصه دیپلماتیک بدست آید.”**
افزون بر جان کری که مخالف سرسخت جنگ در دوران بوش بوده و همیشه از مذاکره حمایت کرده است، انتخاب آقای چاک هیگل برای سمت وزارت دفاع از اهمیت ویژه ای در این زمینه برخوردار است.
چاک هیگل یکی از سرسخت ترین سناتورهای مخالف اسرائیل در ایالات متحده است. او یکی از تنها چهار سناتوری است که از امضای نامه ای در حمایت از اسرائیل در سال 2000 در دوران آقای کلینتون خودداری کرد. او حتی در سال 2001 یکی از دو نفری بود که به لایحه ای که برای تمدید تحریم های سخت ترعلیه ایران به رای گذاشته شده بود، رای مخالف دادند. او همیشه از مذاکره مستقیم با ایران حمایت کرده است. در عین حال او از سرسخت ترین مخالفان تشدید مسابقه تسلیحاتی است.
انتخاب چاک هیگل به سمت وزیر دفاع در کنار انتخاب جان کری نشانگر سمت و سوی جدیدی در سیاست خارجی و دفاع ایالات متحده امریکاست. سیاستی که آشکارا دیگر در گروگان لابی اسرائیل و جنگ طلبان حاکم بر اسرائیل نبوده و منافع امریکا را با نگاهی صلح طلبانه دنبال می کند.
صحبت های جان کری در مقابل کمیسیون روابط خارجی سنا بیانگر انعطاف کم سابقه ای است که مقامات امریکایی طی تمام سالهای گذشته از خود نشان داده اند. جان کری با تاکید بر صحبت رهبران ایرانی که “اهداف هسته ای آنها صرفا صلح آمیز هستند” تنها شرط را بازرسی های سرزده از مراکز هسته ای ایران عنوان کرد. چیزی که به قول او “دیگر کشورها این کار را کرده اند و هرروز آن را انجام می دهند و راهش بازرسی سرزده است.”**
جان کری در همان جلسه اعلام کرد که “سیاست خارجی امریکا فقط توسط پهپادها و گسیل نظامیان این کشور تعریف نمی شود.”**
بهترین گزینه سیاست خارجی ایران نسبت به امریکا
ایرانی ها فرصت تازه ای برای مذاکرات پیدا کرده اند. فرصتی تاریخی، فرصتی که اینبار هم رئیس جمهور اوباما و هم وزرای دفاع و خارجه با دست و دلبازی بیشتری آماده اند تا در مذاکرات، با حفظ منافع دو طرف و تامین صلح و امنیت منطقه، به طرف ایرانی امتیازات بیشتری واگذار نموده و به قول معروف در یک مذاکره و معامله برد-برد هر دو طرف با حفظ آبرو و با دست پر، صلح و امنیت را برای مردم خود و منطقه به ارمغان بیاورند و هرچه بیشتر از تنش و جنگ دوری گزینند.
رهبری جمهوری اسلامی ایران می تواند از این فرصت بی نظیر تاریخی به نفع صلح، امنیت در منطقه و آینده کشور بهره برده و این مهم به تاخیرافتاده تاریخی را به شکلی آبرومندانه حل و فصل نماید.
این مهم گرچه برای سالها به تاخیر افتاده ولی دیگر تاخیر جایز نیست. آقای اوباما مصمم است که این مشکل را حل و فصل نماید. مقامات ایرانی نیز باید بدانند که امریکا اجازه نخواهد داد که ایران به سلاح هسته ای مجهز گردد و چنانکه آقای کری گفت “ما هرکاری که لازم است انجام خواهیم داد تا از دستیابی ایران به سلاح هسته ای جلوگیری نماییم.” **
فرصت همکاری مقامات ایرانی نیز در حال سپری شدن است و تاخیر بیشتر مسلما به زیان سیاست مذاکره و صلح و به نفع جنگ طلبان در هر دو سو است.
رهبری جمهوری اسلامی ایران، با اقتدار و کنترل موجود بر همه جناح های داخل نظام قادر است فارغ از هرگونه بحران سیاسی امر مذاکرات را مستقیما به پیش برده و سایه جنگ را برای همیشه از سر کشور دور نماید. جنگی که درصورت در گرفتن، فاجعه ایست که میلیونها قربانی و خسارتهای مرگبار برای مردم کشور بجا خواهد گذاشت و مطمئنا بیشترین بهای آن را پس از مردم، مسئولین و رهبران کشور پرداخت خواهند کرد.
فرصت مذاکرات همیشه باقی نخواهد ماند.
رهبران جمهوری اسلامی ایران نیز باید چنانکه آقای اوباما در نخستین پیام نوروزی خویش اشاره کرد، مشت های گره کرده خود را باز کرده و دستی را که به طرف آنها دراز شده به گرمی بفشارند.
با احترام،
رضا فانی یزدی
30 ژانویه 2013
*Obama’s Second Inaugural Speech
www.nytimes.com
**Kerry says Iran must come clean on nuclear program
www.cnn.com