خامنه ای در نماز جمعه چه گفت



يكشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۸

تفاوت و اهمیت نماز جمعه که پس از انقلاب هر هفته جمعه ها در سراسر کشور برگزار می شود، با دیگر نمازهای جماعت در ارائه ی دو خطبه ی عبادی و سیاسی آن است.

آقای خامنه ای در نماز جمعه این هفته چون همیشه دو خطبه عبادی و سیاسی خود را با توجه به شرایط حاد کنونی کشور انتخاب کرد. اهمیت بررسی خطبه های ایشان از این جهت است که سمت و سوی حرکت و احتمالات پیش رو را می توان در آن جستجو و تحلیل نمود.

خطبه اول

خطبه اول ایشان اشاره ای بود به یک واقعه تاریخی در دوران صدر اسلام که معروف به «صلح حدیبیه» است. صلح حدیبیه اشاره به حادثه ای است که در ماه ذی قعده سال ششم هجرت مطابق 626 میلادی اتفاق افتاد. حدیبیه محلی است که در آن حضرت محمد پیمان نامه صلح را با سران قریش که راه را بر سفر حج عمره ایشان بسته بودند به امضا رساند.

گفته می شود که پیامبر در سفری به قصد حج عمره از مدینه به همراه بسیاری از یاران خود راهی مکه می شوند. در دو منزلی مکه گویا فردی به نام بشیر به پیامبر می گوید که اهل قریش همگی همراه با خانواده هایشان از شهر خارج شده و قصد آن دارند که از ورود پیامبر به مکه جلوگیری نمایند. پیامبر با شنیدن این گزارش می گوید “وای بر قریش که هستی خود را با کینه توزی ها از دست داده اند. من در راه این دین آنقدر می جنگم تا خدا آن را پیروز گرداند یا کشته شوم.”

پیامبر پس از آن بدنبال راهی می گردد که بدون برخورد با قریش به مکه وارد شود. این امر ممکن نشده و عملا پیامبر در محلی به نام حدیبیه متوقف می شود و در همین محل است که با نماینده ی قریش، سهیل بن عمرو، قرارداد صلح را امضا می کند.

در این قرارداد پیامبر می پذیرد که سفر خود به مکه را لغو نموده و حتی در سالهای بعد نیز مسلمانان فقط به مدت سه روز اجازه ی زیارت و اقامت در مکه را خواهند داشت و این در حالیست که آنها در زمان اقامت در مکه حق حمل سلاح را نیز نخواهند داشت.

از سوی دیگر، پیامبر می پذیرد که فراریان قریش را که به اسلام پناه می آورند، به قبیله قریش بازگرداند. در حالیکه اگر یکی از مسلمانان به قریش پناه می بردند، قریش موظف به بازگرداندن او نمی بود.

پیامبر حتی می پذیرد که در انشای این قرارداد از کلمه بسم الله (به نام خدا) خودداری کرده و در آن از ادعای پیامبری خود دست بردارد.

این قرارداد گرچه بعدا توسط پیامبر رعایت نشد، اما در آن زمان به عنوان یک عقب نشینی تاریخی در مقابل سران قریش بود.

اشاره به این داستان در خطبه اول نماز جمعه مسلما بی دلیل نبود. اشاره به صلح حدیبیه از طرف آقای خامنه ای زمانی که نمازگزاران تجهیز شده توسط دستگاههای امنیتی حکومت از سراسر کشور به تهران گسیل داده شده اند، از اهمیت بیشتری برخوردار است.

آقای خامنه ای در توصیف داستان حدیبیه چنین گفت “دشمنان با نیروی مجهزی آنها را محاصره کرده بودند…. نیرو داشتند … سلاح داشتند. حمایت زیاد داشتند.” سپس اشاره کرد “پیامبر قبول کرد که اسم «بسم الله» را از این نوشته حذف کند.” خامنه ای اشاره کرد که این عمل پیامبر دلها را به تردید انداخت. و در ادامه ی این خطبه از نمازگزاران خواست که دلهای خود را قرص کنند و از تلاطم روحی که موجب تردید دلها شده است، برحذر باشند.

بیان این داستان و مقایسه ی خود با پیامبر و مقایسه میان بحران کنونی در حیات حکومت دینی با پذیرش قرارداد صلح حدیبیه از طرف محمد در سال ششم هجری در حقیقت نشانگر احتمال عقب نشینی حکومت اسلامی است و پذیرش شرایط صلح اگر قدرت جنبش اعتراضی چنان باشد که چاره ای جز آن نیست.

خطبه دوم

از طرف دیگر، در خطبه ی دوم آقای خامنه ای به شکل عریان از کودتایی که با توافق کامل خود ایشان انجام گرفته بود حمایت کرده و به تهدید درراستای سرکوب جنبش اعتراضی پرداخت.

چند نکته در خطبه ی دوم قابل توجه است.

یک – تاکید بر اهمیت انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، اهمیت حضور میلیونی و مشارکت میلیونی مردم و پذیرش نتایج آن. خامنه ای، با زرنگی خاص خویش، حضور میلیونی مردم در انتخابات را به حمایت میلیونی از نظام حکومت اسلامی و در نتیجه حمایت میلیونی از وضعیت موجود قلمداد کرد.

او با تاکید بر اینکه هر چهار نامزد ریاست جمهوری از افراد و عناصر سرشناس نظام اسلامی بوده و هستند و همگی آنها در دوره های معینی با ایشان کار کرده و یا در خدمت ایشان بوده اند، بدنبال آن بود که به معترضین و مخالفین نظام اسلامی القا نماید که رهبران معترض اصلاح طلب قابل اعتماد نبوده و افرادی در چارچوب کادر موجود در نظام اسلامی هستند و نباید از آنها توقع حرکاتی خارج از نظام اسلامی داشت.

دو – اشاره ایشان به آقایان هاشمی و ناطق نوری و نقد انتقادات آقای احمدی نژاد در مناظره های تلویزیونی از افراد فوق چنان ضعیف بود که به هیچ عنوان در نظر جامعه به دلجویی از آنان معنا نمی شود. ایشان فقط به پیشینه ی آقای هاشمی و همکاری ایشان در دوران پیش و پس از انقلاب اشاره کرد. اشاره به سوابق افراد، هیچ معنایی در فکر اسلامی ندارد. بسیاری از یاران پیامبر – از جمله طلحه و زبیر – بعدا به عنوان دشمنان درجه یک اسلام شناخته شدند. از نظر شیعه، از چهار خلیفه ی پس از پیامبر، سه تن آنها که نزدیکترین یاران پیامبر و از رهبران اولیه ی اسلام می باشند، غاصب و مورد لعن و نفرین هستند. پس تاکید بر گذشته ی افراد، چنانکه آقای خامنه ای با زیرکی به آن اشاره کرد، به هیچ معنا به آن صورتیکه برخی تمایل به تفسیر دارند، به مفهوم رفع اتهام از ایشان نبوده و آقای هاشمی خود به خوبی می داند که در تیررس وقایع آینده قرار دارد. ضمن اینکه آقای خامنه ای در همان حال اختلاف نظر اصولی خود در بسیاری از زمینه ها با ایشان را بطور صریح مطرح نموده و نظرات احمدی نژاد را به نظرات خود نزدیک شمرده و حمایت خویش را در این درگیری به نفع احمدی نژاد بروشنی آشکار نمود.

او در صحبت خود حتی یکبار به مقامات رسمی آقای هاشمی به عنوان رئیس شورای مصلحت نظام و ریاست مجلس خبرگان اشاره ای نکرد. این بی توجهی تصادفی نبوده و نشان دهنده ی تمایل ایشان به خلع موقعیت سیاسی آقای هاشمی است که در اولین فرصت با برگزاری جلسه فوق العاده مجلس خبرگان به اجرا در خواهد آمد.

مسلما برای جلسه فوق العاده مجلس خبرگان رایزنی هایی ازهر دو طرف در جریان است. مسیر اول از طرف آقای هاشمی و همراهان ایشان برای تشکیل مجلس و محدود کردن حوزه اختیارات رهبری و در صورت امکان، سلب کامل رهبری از آقای خامنه ای با توجه به موضع گیری های اخیر ایشان. مسیر دوم، رایزنی های دفتر رهبری برای گرفتن تضمین و توافق ازاعضای مجلس خبرگان برای برگزاری جلسه فوق العاده و سلب ریاست مجلس از آقای هاشمی است. مسلما رایزنی ها هنوز به جایی نرسیده و درست به همین دلیل است که نه از آقای هاشمی در صحنه سیاست خبری است و نه جلسه مجلس خبرگان فراخوانده است.

اما بیشتر احتمال می رود که مجلس خبرگان و بیشتر اعضای آن همانطور که تا بحال نشان داده اند، در مقاطع حساس در کنار بیت رهبری بوده و عملا یار و یاور ایشان خواهند بود.

سه – آقای خامنه ای در خطبه دوم با اشاره به اینکه نمی توان نتیجه انتخابات را با تظاهرات خیابانی پس از اعلام نتایج تغییر داد، صریحا به معترضین گفت که زیر بار تغییر نتیجه ی اعلام شده نخواهد رفت و نباید انتظار ابطال انتخابات و برگزاری انتخابات مجدد را داشت.

چهار – ایشان بطور غیرمستقیم – خطاب به کسانی که به نحوی مرجعیتی برای بخشی از افکار عمومی دارند – به آقایان موسوی و کروبی اشاره کرده و از آنها خواست که به اعتراضات خود از طریق توسل به توده های میلیونی مردم در عرصه خیابانها دست بردارند. و در غیر اینصورت، مسئولیت جنایت ها و خونریزیهای احتمالی آینده بر دوش آنها بوده و عملا به تهدید مستقیم توسل جست. خامنه ای با اشاره به خونها، خشونت ها و هرج و مرج های احتمالی در آینده، در حقیقت از طرح کشتار و سرکوب های آینده توسط نظام خبر می داد.

دو پیام متناقض

نماز جمعه این هفته شامل دو پیام متناقض بود. که با در نظر گرفتن دو وضعیت احتمالی در آینده کاربرد عملی پیدا خواهد کرد.
صلح حدیبیه در خطبه اول پیامی بود در مقابل گسترش دامنه ی اعتراضات و حمایت بخش های وسیع تری از مردم و احتمال اعتصابات عمومی و حمایت شخصیت های موثر نظام از جنبش اعتراضی مردم و مدلی از اجبار به عقب نشینی به شیوه ی پیامبر.
کشتار و خونریزی و سرکوب، پیام خطبه ی دوم بود در صورتیکه وضعیت به همین منوال باقی مانده و حکومت اسلامی در توان خود سرکوب جنبشرا میسر یافته و نیازی به پذیرش صلح حدیبیه نداشته باشد.

خامنه ای با آگاهی کامل، دو خطبه را به گونه ای انتخاب کرد که بیانگر تمایل قطعی او در جهت سرکوب جنبش و خلع کامل قدرت از حریف است.

با احترام،
رضا فانی یزدی
21 ژوئن 2009