درباره شيوه هاي مبارزه براي دمکراسي

رضا فاني يزدي

۱۹ تیر ۱۳۸۲

rezafani@yahoo.com

دمکراسي از آن جهت مورد پذيرش اکثريت قاطع بشريت در دنياي امروز است که بيان آرزوها و آمال تک تک انسانهاست. دمکراسي يعني اينکه هر فرد براي زندگي و آينده خود در هر زمينه، خود حق تصميم گيري دارد، هر فرد به اندازه هر فرد ديگري ارزش و احترام اجتماعي و فردي دارد. انسانها و آراي آنها از طرف جامعه محترم شمرده شده و حقوق شان از طريق مشارکت خودشان تضمين اجرايي پيدا مي کند.

دمکراسي يعني مشارکت فعالانه مردم در تعيين حق سرنوشت خويش در تمامي عرصه هاي زندگي. اگر بپذيريم که بدون مشارکت فعالانه مردم دمکراسي ممکن نيست، پس چگونه مي توان پذيرفت که بدون مشارکت آنها رسيدن به دمکراسي ممکن است؟ 

استقرار دمکراسي در يک کشور امري است که بدون مشارکت فعال تک تک انسانها، امري محال است.

دمکراسي را در يک جامعه نمي توان با نخبگان جامعه به حصول آورد. دمکراسي محصول مبارزه گروهي جان برکف نيز نيست، حتي اگر اين جان برکفان توانايي واژگوني حکومتي را داشته باشند، تضمين دمکراسي مشارکت سازمان يافته اجتماعي مردم است.

هنر مبارزان راه دمکراسي در اين است که بتوانند اشکالي از مبارزه اجتماعي و اعتراضات را برگزينند که وسيع ترين اقشار جامعه را در برگيرد. اشکال اعتراضي که کمترين هزينه را طلب نمايد.

مبارزات نامحدود، مبارزان نامحدود را طلب مي کند.

اگر مبارزه در راه دمکراسي و آزادي اجتماعي بر عهده انسانهاست، انسانها محدوديت هاي خود را دارند. همه افراد جامعه قهرمان جان بر کف نيستند. همه آنها مبارزان تا آخرين قطره خون نيستند و قرار هم نيست که باشند. قرار نيست که براي ساختمان و استقرار يک جامعه نوين از ابزار غير نوين وام گرفت. نبايد انتظار داشت که با يک حرکت و ادامه نامحدود آن رژيم از پاي در خواهد آمد. اين تفکر اراده گرايي است و به واقعيت و محدوديت توانايي هاي نيروهاي شرکت کننده توجه کافي نمي کند.

اشکال مبارزاتي بايد با توجه به دستاوردهاي مثبت خود بتواند به جذب بيشتر مردم به شرکت در آن بيانجامد. مثلا در يک اعتصاب غذاي نامحدود که تعدادي تلفات يا خسارات را همراه دارد، تشويقي براي ساير افراد به ادامه آن و تکرار آن نيست. تعداد معيني حاضرند اين هزينه را بپردازند و لزوما خواستهاي اعتصابيون پاسخ داده نخواهد شد. اما اگر يک روز اعتصاب غذا صرفا به عنوان اعتراض باشد و حمايت از بخشي از خواستهاي عمومي را نيز اعلام نمايد، همان يک روز اعتصاب خود نتيجه لازم را داده و دستاوردش همان انجام آن است: اعتراض عمومي.

نبايد انتظار داشت که هر حرکت اعتراضي لزوما مي بايست با به دست آوردن خواستهاي آن حرکت پايان يابد و يا اينکه نامحدود ادامه داده شود.

بايد پذيرفت که جنبش اعتراضي جنبشي است دراز مدت، پيروزي آن بر خلاف تبليغات فرصت طلبان و ناآگاهان فوري و قطعي نيست. پيروزي حرکت هاي اعتراضي در وسعت يافتن آنهاست. اگر از يک جمعيت هزار نفري به يک جمعيت صد هزار نفري که فقط اعتراض خود را با پوشيدن لباس معيني ابراز مي دارند رشد کنيم، اين همان پيروزي و دستاورد حرکت است. يعني مشارکت صد هزار نفر در امر اعتراض اجتماعي و در نتيجه يک قدم به جلو از طرف صد هزار نفر به جاي يک جمعيت محدود.

با در پيش گرفتن اين گونه حرکات است که با رشد روز به روز جنبش و جذب نيروهاي بيشتر اشکال سازماني جديد آفريده خواهد شد. رهبري جنبش را ياد مي گيريد و قادرخواهيد بود در سطوح کلان تر آن را هدايت کنيد.

در دنياي واقعيت کمتر کسي است که ريسک پرداخت هزينه اي گزاف براي مطالبه اي نامعلوم را تقبل نمايد. 

سعي کنيد هزينه ها را درک کرده و اشکال متناسب با آن را پيدا کنيد و سپس افزايش هزينه طلب نماييد. از ديگران نيز نخواهيد که هزينه هايي را که شما حاضر به پرداخت آن هستيد، آنها نيز بپردازند. در يک جنبش دمکراتيک تحميل اشکال پر هزينه مبارزاتي به تضعيف جنبش منجر مي شود.

به طور کلي از جنبش هايي که در مقاطع گذشته همراه شما بوده اند، نبريد. قهر و قطع رابطه لازم نيست. فقط حساب زيادي براي آنها باز نکنيد، اما آنها را که هنوز در جبهه دشمنان نيز نيستند، دشمن خطاب نکنيد و آنها را به مقابله و رويارويي فرا نخوانيد. نشان دهيد که توانايي درک شرايط ديگران را داريد و اشکال مبارزه را به ديگران تحميل نمي کنيد، گر چه اشکال مبارزه شما متناسب با توان شما متفاوت است.

تحت شانتاژ نيروهاي خارجي و خارج از گودنشينان نباشيد. اگر حرکتي را آغاز کرده و به هر دليلي توان ادامه آن در سطح جنبش نيست، حسابگرانه عقب نشيني کنيد. نگذاريد صفوف شما شکسته و تجزيه گردد. دشوارترين و شجاعانه ترين وظيفه رهبران جنبش حفظ صفوف و ادامه حرکت است که گاه نياز به عقب نشيني و تجديد سازمان براي حرکت بعدي ضرورت مبرم لحظه است.

از جناح هاي تندتر جنبش حمايت کنيد ولي لازم نيست که به تحميل آنها اشکال مبارزاتي خود را تغيير دهيد. نيروي وسيع شما و يافتن حداقل هاي تفاهم در هر لحظه وزنه خود را به تندترين جناح ها نيز تحميل خواهد کرد و آنها را در کنار شما قرار خواهد داد. حد اقل تفاهم جناح هاي گوناگون جنبش، بيشترين و وسيع ترين نيروها را بسيج مي کند که با کمترين هزينه ممکن، به رقيب سهمگين ترين و پر هزينه ترين ضربه را وارد خواهد آورد.

به ريزش نيروهاي وابسته به حاکميت کمک کنيد و آن را تسريع نماييد. حرکت هاي معقول، مسالمت آميز و وسيع توده اي موثرترين عامل در ريزش نيروهاي حاکميت است.

اشکال مبارزه بسيار متنوع است. از تمامي تنوع اين اشکال بهره گيريد.  از کم هزينه ترين آنها شروع کنيد و قدم به قدم به پيش برويد.  تمام شواهد حاکي است که اکثريت قريب به اتفاق مردم از وضعيت فعلي ناراضي و عصباني اند، ولي فضاي صميميت لازم و اعتماد لازم براي اقدام مشترک و اعتماد به نيروي مردم فراهم نيست. اين فضا که لازمه حرکت گسترده مردم دريک جنبش فراگير براي دمکراسي است جز در عرصه مبارزات فراهم نمي گردد. ابتکار عمل شما در انتخاب اشکال مبارزه به تامين اين صميميت و همکاري مشترک کمک شاياني خواهد کرد.

اشکال مبارزه درست، مردم را در کنار يکديگر قرار داده و زمينه سازماندهي وسيع جنبش را فراهم خواهد آورد.

چند مثال:

1. در يک روز معين از تمام مردم دعوت کنيد که لباس با مثلا رنگي معين بپوشند.

2. در يک روز معين براي ساعت معيني در تمام شهرها خود رو ها با چراغ روشن و بوق زنان حرکت کنند.

3. در يک روز معين همه به مدت يک ساعت سرکار خود حاضر نشوند.

4. در يک روز معين همه به مدت يک ساعت در محل کار خود حاضر شده ولي از کار کردن خود داري نمايند.

5. دريک روز معين در تمامي پارک هاي شهر براي يک مدت محدود چند ساعته پيک نيک اعتراضي برگزار کنند.

6- دريک روز معين از مردم بخواهيد که اتوبوس ها را تحريم کنند.

7- از مردم دعوت کنيد که در يک زمان معين در تمام شهر به مدت يک ساعت در پياده رو ها بنشينند.

8- در تظاهرات آرام خود روي زمين ساکت دراز بکشيد. 

اين ها ساده ترين و کم هزينه ترين اشکال مبارزاتي است، اما همايش جنبش اعتراضي در سطح وسيع است. عصبانيت و تنفر مردم را به يک عنصر فعال و آگاه در مبارزه تحول دهيد. در اين حرکات مردم همديگر را مي بينند و با مشاهده يکديگر به عمل مشترک خود و توانايي خود و ابعاد شرکت اجتماعي خود اعتماد پيدا مي کنند. براي مراحل بعدي حرکت دوستان و ياران با هم آشنايند، خود را در يک صف مي دانند و نيروي تاثير گذار را در داخل مرزها مشاهده مي کنند.

حاکميت نيز توان مقابله با چنين جنبش هايي را ندارد. نمي توان ده ها هزار نفر را به دادگاه ها فراخواند، لباس شخصي هاو نيروهاي انتظامي توانايي حضور در تمام اماکن را دريک ساعت معين نيز ندارند. اين حرکات در عين سادگي و کم هزينگي اش باور عمومي مردم را به توان مبارزاتي خويش افزايش داده و آنها را براي مراحل بعدي مبارزه آماده مي کند.

رهبران جنبش از درون اين حرکات آفريده شده و سازمان هاي وسيع لازم نيز فراهم مي گردد. در مقاطع بعدي اين حرکات مي توانند به مجراي واحدي کاناليزه شده و همايش هاي وسيع تري را سازمان دهند.

جنبش دمکراسي در ايران را به يک جنبش پرشور، صميمي و پر انرژي تبديل کنيد. حاکميت را به مقابله با وسيع ترين اقشار و متنوع ترين اشکال مبارزاتي دعوت کنيد، جايي که ديگر مشتي لباس شخصي و اوباش،  محلي براي نمايش نخواهند داشت و آنجايي که تمامي مردم توان شرکت و زور آزمايي دارند.

با آرزوي روزهاي بهتر

رضا فاني يزدي