پیروزی محافظه کاران در انتخابات مجلس هفتم و سیاست های ماجراجویانه بخشی از آنها در رابطه با بحران هسته ای ایران یکبار دیگر مساله بحران هسته ای ایران را به مسئله روز محافل سیاسی ایران و جهان تبدیل کرده است. اشارات متعدد مقامات مسئول جمهوری اسلامی به از سرگیری دوباره غنی سازی اورانیوم و تلاش و تشویق گروهی از نمایندگان مجلس هفتم و بخشی از نظامیان حاکم به خروج یکجانبه ایران از پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای ( NPT ) همزمان با تمایل جنگ طلبان اسرائيل و محافل همسوی با آنها در غرب و ایالات متحده برای بمباران مراکز و تاسیسات هسته ای ایران یکبار دیگر موجبات نگرانی همه طرفداران صلح و دمکراسی در ایران و جهان را برانگیخته است.
سیاست هسته ای ایران و تلاش مسئولین نظام جمهوری اسلامی برای دستیابی به سلاحهای هسته ای به جز هزینه ای سرسام آور و خطری برای امنیت کشور و بهانه ای برای تجاوز به کشور از جانب محافل جنگ طلب در جهان نتیجه ای ببار نخواهد آورد.
دستیابی ایران به سلاحهای هسته ای در شرایطی که حاکمیت نظام جمهوری اسلامی در اختیار گروهی ماجراجو قرار گرفته و استفاده از این سلاح مرگبار به عاملی برای تهدید و تشنج آفرینی مبدل گردیده است، برای منطقه و کل جهان و خصوصا مردم کشورمان خطری واقعی است. مقابله با سیاست های ماجراجویانه حکام کنونی کشور و تلاش در متوقف نمودن پروژه تولید سلاحهای هسته ای وظیفه کلیه نیروهای طرفدار صلح و دمکراسی در داخل و خارج از ایران می باشد. اما این خطر نباید دستاویزی گردد برای توجیه سیاست های تجاوزگرانه اسرائیل و سایر محافل جنگ طلب که بدنبال بهانه ای برای تجاوز نظامی و در نتیجه آن ویرانی کشور هستند. اگر خطر دستیابی ایران به سلاح های هسته ای واقعیتی است، باید توجه محافل صلحدوست و طرفدار دمکراسی در جهان را به آن معطوف داشت. آنها نباید تاوان سیاست های ماجراجویانه محافل جنگ طلب ایران و اسرائیل و همفکران آنها در اروپا و ایالات متحده را با پرداخت صدها میلیارد دلار و قربانی شدن فرزندان خود بدهند.
سیاست جنگ طلبانه محافل اسرائیلی و همفکران غربی آنها نه تنها صلح و امنیت را به منطقه و دمکراسی را به ایران نمی آورد، که ناامنی و تهدید صلح و توقف روند دمکراسی در ایران را به قیمت قراردادهای چند ده میلیارد دلاری به نفع کمپانی های سازنده اسلحه و پیمانکاران وابسته به آنها به بار خواهد آورد.
بمباران تاسیسات هسته ای ایران مسلما نه به واژگونی نظام جمهوری اسلامی در ایران منجر و نه به استقرار دمکراسی در کشور منتهی خواهد شد، تنها نتیجه آن ویرانی بخشی از کشور، نابودی انسانها، آلودگی محیط زیست برای نسل های آینده، نظامی تر شدن فضای سیاسی جامعه، سرکوب هرگونه ای از دگراندیشی و احتمالا طولانی تر کردن عمر محافظه کاران را در پی خواهد داشت. بی دلیل نیست که بخشی از محافظه کاران از این تهاجم استقبال نموده و به جنگ طلبان اسرائیل و سایر محافل غربی چنگ و دندان نشان می دهند.
اما متاسفانه آنها که تنها بر طبل جنگ طلبی ایران می کوبند و به نوعی از تجاوز نظامی و بمباران تاسیسات هسته ای ایران استقبال می کنند، غافل از آنند که عواقب غیرقابل پیش بینی بمباران تاسیسات هسته ای کشور چه بسا به ویرانی بخشی از کشور و نابودی هزاران انسان بی گناه در ایران و منطقه منجر گردد.
نابودی تاسیسات هسته ای ایران که در مراکز متعدد در سراسر کشور و در مواردی در اعماق زمین قرار گرفته اند، مسلما با استفاده از سلاح های متعارف ممکن نبوده و سلاح های مورد نیاز برای نابودی آنها به آلودگی میزان بالای رادیو اکتیو در منطقه منجر خواهد شد که تاثیر آن در کوتاه مدت و دراز مدت برای کشور ما و منطقه پیرامون آن و برای نسل کنونی و نسل های آینده و محیط زیست فاجعه ای فراموش نشدنی و جبران ناپذیر است.
برای مقابله با مسئولین نظام برای دستیابی به سلاحهای مرگبار هسته ای باید راههای دیگری را تجربه کرد. مسلما ایران بدون کمک کشورهای دیگر، از جمله پاکستان، کره شمالی، روسیه، ژاپن و بعضی ازکشورهای اروپایی و احیانا برخی از کمپانی های امریکایی قادر به انجام این پروژه نخواهد بود. پس به جای تشویق و تبلیغ سازماندهی یک جنگ با عواقب وحشت آور آن، باید به افکار عمومی مردم جهان پناه آورد و از طریق آنها و دولت های مطبوع آنها فشار بر کشورها و کمپانی ها و طرفین ذینفع در همکاری با ایران در دستیابی به سلاح های هسته ای و اتمام پروژه تولید اورانیوم غنی شده را افزایش داد تا در یاری رساندن به ایران در دستیابی به سلاحهای هسته ای خودداری نمایند.
خطر دستیابی ایران به تولید سلاحهای هسته ای علیرغم تبلیغات محافل جنگ طلب اسرائیلی و تحریکات سایر محافل نزدیک به آنها خطری فوری نیست، اما تهدید به تهاجم نظامی و بمباران مراکز و تاسیسات هسته ای ایران، خطری است فوری که می تواند به یک جنگ خانمانسوز در منطقه مبدل گردد و بهانه ای است برای محافل جنگ طلب ایرانی که در شرایط ناامنی و عدم اطمینان از حمله های پیشگیرانه preemptive strike به دنبال دستیابی هرچه سریعتر به سلاح هسته ای باشند.
به قول آقای برژینسکی در مصاحبه اخیر ایشان با شبکه رادیوی ملی امریکا NPR “ایرانیان نیز در منطقه بسیار خطرناکی از جهان زندگی می کنند، چهار همسایه یا همسایگان نزدیکشان جنگ افزار اتمی دارند، ایرانیان نیز دلشوره هایی دارند.” تهدیدات دائمی اسرائیل بر بمباران مراکز هسته ای و نیروگاههای ایران، و تجربه بمباران مراکز هسته ای عراق در دهه 80، نگرانی واقعی است که نمی توان به راحتی چشم بر آن فرو بست. دستیابی به سلاح هسته ای بیشتر موجب نگرانی دولت اسرائیل در رابطه با حضور یک قدرت موازی هسته ای در منطقه است. همان نگرانی ای که سایر کشورها نیز در رابطه با قدرت هسته ای اسرائیل دارند.
عموما کشورها زمانی اقدام به دستیابی به سلاح هسته ای می کنند که احساس ناامنی دارند. باید اطمینان لازم را برای این کشورها فراهم نمود که هیچ خطری آنها و حاکمیت آنها را از جانب هیچ نیروی خارجی تهدید نمی کند و لذا نیازی به سلاح هسته ای نیست.
اما تکنولوژی هسته ای و استفاده صلح آمیز از آن عرصه ای است همچون سایر عرصه های علمی که نمی توان و نباید هیچ ممنوعیتی را در آن بر هیچ ملیتی پذیرفت و اعمال نمود. پذیرش اینکه ملتی صلاحیت استفاده از فناوری در عرصه معینی از علم را به منظور استفاده صلح آمیز ندارد، پذیرش تبعیض ملی است که می تواند در آینده در سایر عرصه های علمی و تکنولوژی نیز تعمیم یابد.
کشور ما نمی تواند و نباید که تاوان خواست اسرائیل برای انحصار قدرت هسته ای در منطقه و عدم تحمل اسرائیل برای حضور یک قدرت اتمی دیگر در منطقه را با محرومیت در این عرصه و احیانا نابودی زیربنای فنی و تکنولوژیک خود در مقابل جنگ طلبی های آنها بپردازد.
اپوزیسیون دمکراسی خواه ایران نیز باید به جای محکومیت تام و تمام مسئولین نظام در صدد کنترل بحران موجود برآمده و موقعیت خود را از حد آتش بیار معرکه جنگ طلبی های سیاستمداران اسرائیلی و همراهان آنها در ایالات متحده به یک نیروی مدافع صلح در کشور و منطقه و همراه جهانی جنبش فراگیر صلح و خلع سلاح هسته ای که هدف خود را نابودی کامل سلاح های هسته ای در جهان قرار داده است، ارتقاء دهد.
بر همه ماست که دوشادوش با جنبش جهانی صلح، برای حفظ نسل هاي کنونی و آينده و امکان بقا برای کل بشریت و جلوگیری از آلودگی کره زمین، نه تنها کشورهایی را که در جهت ایجاد این سلاح های مرگبار هستند وادار به توقف و جلوگیری از تولید آن نماییم، که آنهایی را که در حال حاضر صدها کلاهک هسته ای آماده به پرواز در اختیار دارند را نیز وادار به انهدام و نابودی کامل تسلیحات اتمی خود نماییم. جهان ما به امنیت اتمی و مسابقه تسلیحاتی و رقابت در تولید این سلاحهای مرگبار احتیاجی ندارد.
جامعه جهانی می تواند با احترام به قوانین بین المللی و مصوبات سازمان ملل متحد و پذیرش این نهاد بین المللی به مثابه عالیترین مرجع حاکمیت جهانی که به جای آن هیچ جایگزینی متصور نیست، در صلح کامل به رتق و فتق امور و دعاوی بین المللی رسیدگی نماید.
با احترام،
رضا فانی یزدی
5 شهریور 1383