از دست رفتن نیمی از سرزمینهای اقلیم
در خبر ها شنیدم که آقای مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق اعلام کرد که با پایان دوره ریاستش، از مقام خود کنارهگیری میکند. نامه کنارهگیری او امروز در جلسه غیرعلنی و متشنج پارلمان کردستان عراق مورد بررسی قرار گرفته است. او قبلا نیز نتیجه رفراندوم را موقتا معلق اعلام کرده بود.
بسیار خوشحالم که ایشان راه عاقلانه عقب نشینی را انتخاب کرد و مردم کردستان را به جنگ و برادر کشی با یکدیگر و سایر مردم و حکومتهای منطقه نکشاند .
ای کاش او سعه صدر و درایت زنده یاد مام جلال را داشت و وارد این بازی خطرناک نمی شد ولی باز شکرش باقی است که انقدر درایت دارد که متوجه خطر بزرگی که کرد و کردستان را احاطه کرده، شده است و شجاعت آن را نیز دارد که به جای انتخاب جنگ، عقب نشینی کرده و مردم را به مسلخ نمی برد.
بیشتر از سه سال پیش بود که صحبت از رفراندوم و استقلال از طرف ایشان و محافل نزدیک به او به گونه ای جدی مطرح شد. در همان زمان در مطلبی به بهانه بازگشت مام جلال ، جلال طالبانی رهبر اتحادیه میهنی کردستان و رئیس جمهور وقت عراق نوشتم که:
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=61292
“امروز که به کردستان و پیشرفت هایش در یکی دو دهه گذشته نگاه می کنم، می فهمم که درایت رهبران کرد عراقی که فدرالیسم را برگزیدند و به آن پایبند ماندند و سرنوشت مردم کرد را نه به اهداف بلند پروازانه خود که به پیشرفت و صلح در سایه همکاری برادرانه گره زدند چه کار شگرفی بود و امیدوارم که ادمه این انتخاب بتواند الگویی باشد برای همه منطقه پرتنشی که امروز همه ما در ان روز و شب را سپری می کنیم. “
نوشتم که “شما بهتر از هر کسی می دانید که امر جدایی کردها در عراق برای همه کردها در منطقه فاجعه آفرین است و نباید مدلی را که در عراق برای برادران کرد ما صلح و پیشرفت را به ارمغان آورده است را فدای هدف های کوتاه مدت سیاسی دول مرتجع منطقه و اسرائیل کرد که در دراز مدت چهره دموکرات کردها را به چهره ای منفور تبدیل کند و موجبات جنگی فرسایشی را در منطقه بر علیه کردها در همه کشورهای کردنشین فراهم آورد.”
گفتم “مام جلال، ادامه صلح و پیشرفت در کردستان عراق بهترین مدل اشاعه صلح و استقلال برای کردها در دیگر کشورهای کردنشین منطقه است و روزی که زیربنای زندگی مستقل کردها به همت پیشرفت و زندگی صلح آمیز در همه مناطق کردنشین فراهم آید شاید دیگر هیچ قدرتی در منطقه توان مقابله با آرزوهای دمکراتیک مردم کردستان را هر چه که باشد نداشته باشد. مدل زندگی صلح آمیز، انتخاب ساختارهای دموکراتیک اداره امور عمومی و پیشرفت های حاصل از آن در کردستان، شاید روزی به مدلی برای همه مردم در منطقه ما مبدل شده و همه ما را وامدار درایت شما در انتخاب شیوه همزیستی مسالمت آمیز تان با دیگر ملیت های غیرکرد کند.”
جلال طالبانی در آن زمان مخالف استقلال کردستان بود و درست به همین دلیل بسیاری از دوستان کردها در هر چهار کشور کردنشین سیاست او را که جلوگیری از تصمیم زودرس و نابهنگام اعلام استقلال کردستان بود را بهترین راه برای پیشرفت کردستان ارزیابی می کردند.
در همان مطلب نوشتم که : “درایت شما در این روزها، و خودداری از اعلام جدایی کردستان از عراق و ادامه حضور موثر شما در رهبری عراق می تواند نه تنها کمک به استقرار صلح و دوستی در منطقه کرده و مانع از جنگ های منطقه ای گردد که می تواند مانعی بر سر راه کشتار کردها در عراق و دیگر کشورها بوده و امکان برادر کشی را در نطفه بخشکاند.”
در مطلبی باز چند روز پس از آن در جولای ۲۰۱۴ خطاب به رهبران کرد نوشتم که:
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=61466
“اگر به تاریخ معاصر این منطقه نگاهی بیندازیم می بینیم که هیچگاه کرد و کردستان اینهمه اعتبار نداشته و در هیچ مقطعی چنین آسوده خاطر در صلح و آرامش زندگی نکرده اند. امروز کردستان عراق که یکی از محروم ترین مناطق این کشور بود، نه فقط شاهد بیشترین پیشرفت ها در زمینه سرمایه گزاری اقتصادی بوده که تعداد مراکز آموزشی و دانشگاهی نیز در این منطقه چندین برابر شده و به امن ترین منطقه در این کشور برای کردها و دیگر مردم این سرزمین تبدیل شده است. کردستان عراق امروز پذیرای کردها، احزاب سیاسی آنها و همه خلق کرد بوده و دور نیست که به مرکزی برای آموزش همه مردم کرد در همه زمینه ها مبدل گردد. شاید به جرات بتوان گفت که آینده همه کردها و کردستان امروز در دست رهبران کرد عراقی است و اگر درایت امروز نباشد فردا همه بازنده خواهند بود.”
نوشتم که “امروز کردها همه چیز دارند ولی اگر کوته نظری کنند و در دام اسرائیل و توطئه های اردوغان بیفتند، همه آن چه را که بدست آورده اند از دست خواهند داد.
گفتم که “کردهای نباید در درگیری های قدرت های منطقه ای به غلط سمت گیری کرده و آینده خود را به قمار بگذارند.”
نوشتم که”در این بازی خطرناک مطمئنا بازنده اصلی آن کردها خواهند بود، روند کنونی صلح و همزیستی نسبتا مسالمت آمیز میان کردها و دیگر نیروها در عراق قربانی شده و بهترین مدل تحول دموکراتیک کنونی برای کردها در دیگر کشورهای همجوار قربانی این خبط سیاسی گردیده و تنها برنده آن در دراز دشمنان کردها هستند.”
تاکید کردم که “کردهای عراقی باید متوجه بازی در میدان خطرناکی که برای آنها تدارک دیده اند بوده و با درایت و هشیاری در میانه این رقابت ها زندگی صلح آمیز مردم خود را در عراق و آینده دیگر کردها را در منطقه به قمار نبازند.
اینجاست که درایت رهبران خردمند و با تجربه ای چون مام جلال به کار می آید که آرزوی پیشرفت خلق کرد را بیش از نیم قرن بر دوش کشیده و با پذیرش مدل فدرالیسم در چارچوب عراق این بار گران را به مقصدی مطمئن رساندند. امروز می بینیم که کرد عراقی در امنیت و آسایش گذران زندگی می کند و کردستان عراق به مامن و خانه امنی مبدل شده که مهماندار و پذیرای همه کردها و آزادیخواهان است. مدل فدرالیسم در عراق خوشبختانه با توجه به شرایط ویژه ای که به وجود آمد و با درایت رهبرانی چون جلال طالبانی با کمترین تقابل داخلی با نیروهای مرکزی مواجه شده و به بهترین نتایج برای مردم کرد عراق فرا رویید.”
بیشتر از سه سال از آن تاریخ گذشته است. چند هفته پیش علیرغم مخالفت های جدی سه کشور ایران، ترکیه و عراق و همچنین بخشی از کردها و حتی مخالفت رسمی ایالت متحده آمریکا، آقای بارزانی با محاسبه ای نادرست که خود در جای دیگر قابل بررسی است اقدام به برگزاری رفراندوم برای استقلال کردستان کرد و از پیش قبل پیشبینی بود که با حمایت اکثریت مردم کردستان مواجه خواهد شد و چنین هم شد. اکثریت مردم کرد با شادی و پایکوبی به پای صندوق های رای رفته و برای تحقق آرزوی دیرینه خود به آنچه که آقای بارزانی تحت عنوان استقلال به رفراندوم گذاشته بود رای دادند. غیر از این هم متصور نبود.
سرخوردگی و دلسردی کردها در کردستان عراق و سایر کشورها: آنهمه جشن و سرور در روزهای تدارک و برگزاری رفراندوم فقط چند روز بیشتر طول نکشید. هجوم نیروهای عراق و حامیان ایرانی آنها و تسلیم کرکوک و اشغال بیش از نیمی از منطقه تحت کنترل حکومت اقلیم و اعلام کناره گیری بارزانی و پس گرفتن ادعای استقلال و تعلیق نتیجه رفراندوم و تشدید درگیری های داخلی کردها نه فقط به سرخوردگی و دلسردی مردم در سراسر کردستان عراق منجر شد که کل مناطق کردنشین را در منطقه دچار سرخوردگی و دلسردی کرده و به روحیه شکست دامن زده است. عواقب این شکست را در شاید در روزهای آینده در میان کردها بهتر بتوان مشاهده کرد. امیدوارم که رهبران کرد با خودداری از متهم کردن یکدیگر به خیانت و همدستی با دشمن به گسترده شدن این روحیه بیشتر دامن نزده و به قول معروف هر چه زودتر جلوی ضرر را گرفته و راه گفتگو را در میان خود برای توافق در حفظ اقلیم پیدا کنند.
تسلیم کرکوک و بخشی از مناطق کردنشین: اگر رفراندوم انجام نمی شد دولت عراق در شرایط کنونی دست به چنین اقدامی نمی زد. از دست دادن بیشتر از نیمی از سرزمین های کردنشین که در گذشته در اختیار حکومت اقلیم بود نه فقط حوزه اقتدار این حکومت را محدود کرده بلکه در تضعیف روحیه مردم و رهبران کرد و در تشدید اختلافات درونی میان گروه های کرد نقش موثری خواهد داشت. هنوز چند روز از سقوط و تسلیم کرکوک نگذشته که مسعود بارزانی دیگر گروه های کرد را به خیانت متهم می کند. این رفتار در مناسبات جریانات کرد نه فقط در عراق که در کل منطقه تاثیر مستقیم و بسیاری منفی باقی می گذارد. این وضعیت به حکومت عراق اجازه داده است که به بهانه اعمال سلطه دولت فدرال به فرودگاهها و مرزها به دنبال اشغال مناطق بیشتری از سرزمین های تحت کنترل اقلیم باشد. متاسفانه حکومت اقلیم در کل منطقه تحت کنترل اش مورد تعرض نظامی قرار گرفته و روز به روز شاهد تعرضات بیشتری خواهد بود.
تنش کنونی در میان نیروهای کرد و چند دستگی حاصل از تصمیم بلندپروازانه آقای بارزانی به تضعیف حکومت اقلیم منجر شده، قدرتی که در یک دهه گذشته سمبل و مظهر قدرت کردها در عراق و منطقه بوده و به عنوان بهترین مدل گزار و همزیستی مسالمت آمیز کردها با دیگر اقوام و ملل ساکن کشورهای سکونت آنها در ایران، ترکیه و سوریه می توانست به کار گرفته شود.
ایجاد یک توافق جدید منطقه ای برای سرکوب کردها: اگر بارزانی اقدام به برگزاری رفراندم نمی کرد توافق کنونی میان جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و حکومت مرکزی عراق تقریبا غیر ممکن بود. دولت مرکزی عراق هرگز خواهان ورود نیروهای نظامی ترکیه به داخل مرزهای خود نبود و چنانکه می دانیم در گذشته بارها این دولت به سازمان ملل شکایت برده و از ورود و دخالت نیروهای ترکیه در مناطق مرزی رسما شکایت کرده بود. در رابطه با سوریه نیز رابطه عراق ، ایران و ترکیه به خاطر تضاد سیاست های این دو کشور با ترکیه بسیار پر تنش بود. اقدام بارزانی و خطر تجزیه عراق و تحریک کردهای در کشورهای همجوار نه تنها موجبات نزدیکی دو کشور عراق و ترکیه را فراهم آورد که جمهوری اسلامی را که همیشه حامی اصلی کردهای عراقی بود و مناسبات بسیار دوستانه ای با همه گرایشات آنها داشت به مقابله جدی با آنها کشاند. در نتیجه امروز ما شاهد توافقی جدید در منطقه بر علیه همه کردها و از جمله حکومت اقلیم در کردستان هستیم.
حق استقلال و تعیین سرنوشت ملت ها: اگر به دموکراسی و حق انتخاب باور داشته باشیم باید بپذیریم که انتخاب حکومت ، مدل نظام حکومتی و استقلال حکومت ها نهایتا حق مردم است و فرقی هم نمی کند که در کجای دنیا باشد ، در عراق یا ترکیه ، در ایران و یا هندوستان و یا در اسپانیا و یا در ایالات متحده آمریکا و یا ۱۰۰ سال پیش مطرح شده باشد و یا امروز و یا فردا، مردم حق انتخاب دارند و گاه اتفاق افتاده است که همان انتخابی که در یک سوی دنیا در زمان و مکان دیگری نتایج بسیار مثبت به بار آورده است در زمان و مکان دیگری برای مردمی فاجعه آفریده است . شاید ملموس ترین نمونه آن برای ما ایرانی ها همین انقلاب اسلامی خودمان باشد که همه ما از فارس و کرد و عرب و بلوچ و ترکمن و آذری آگاهانه و در کمال اختیار و با فداکاری و از جان گذشتگی فراوان و به بهای بسیار سنگینی به آن دست زدیم . این یک انتخاب تاریخی بود که همه ما شاید به یک اندازه و با سهم برابر به استقبال آن رفتیم . حتما عواملی هم مثل رژیم دیکتاتوری شاه نقش داشته اند ولی نه شاه تنها دیکتاتور بود و نه همه مردم در رژیم های دیکتاتوری به انقلاب پناه آوردند . شیلی و بسیاری از حکومت های دیکتاتوری در آمریکای جنوبی هم بودند که مردم در آنها اشکال دیگری را انتخاب کردند و نتایج بهتری هم گرفتند. شاید اگر در آن زمان در ایران هم یک رهبری سیاسی با درایت وجود می داشت کار به انقلاب نمی کشید و ما و نسل پس از ما امروز دنیای دیگری را داشتیم تجربه می کردیم.
هیچ تضمینی نیست که انتخاب و تصمیم جمعی مردم و یا اکثریت مردم همیشه درست بوده و هیچ دلیلی هم ندارد که این گونه انتخاب ها به یک اشتباه تاریخی منجر نگردد. ما قرار نیست که این انتخاب ها را ستایش کرده و در تایید آن گلو پاره کنیم. هر یک از ما نیز این حق را داریم که نتایج و عواقب چنین انتخاب هایی را آگاهانه و مسئولانه تحلیل کرده و نقد کنیم.
در همین چند هفته گذشته ما شاهد دو نمونه از این رفراندوم ها در دو منطقه کاملا مجزا هستیم، در اسپانیا و در کردستان عراق و می بینیم که در هر دو این موارد نیز هم دولت مرکزی با دولت محلی به مقابله کشیده شده و هم بخشی از مردم اگرچه در اقلیت هستند در منطقه مورد نظر با جدایی و استقلال منطقه خود موافق نبوده و به دلایلی خود را به نتیجه رفراندوم پایبند نمی دانند.
انتخاب روش های اداره امور در هر منطقه ای حتی جدای از ترکیب جمعیتی آن حق مردم آن منطقه است و نمی توان این حق را با سرکوب و لشکر کشی و قتل عام مردم از آنها سلب کرد . ولی سیاستمدار با درایت و عاقل هم مردم خود را به سلاخ خانه و قتلگاه نمی برد. کردها در کردستان عراق پیش از این رفراندوم بیشتر از آنچه را امروز دارند، داشتند و می توانستند بسیار بیشتر از آنچه را دیروز داشتند در آینده نیز بدست آورند، اگر کمی دوراندیشی جای بلند پروازی در محاسبات آقای بارزانی را می گرفت.
به نظرم آقای بارزانی با هوس رهبری کل کرد های منطقه در بازی بزرگتری در منطقه شرکت کرد و این نه به معنای عدم درک ایشان از قدرت نیروهای کرد و یا نادانی ایشان است بلکه او هم مثل بسیاری دیگر در دنیای سیاست با زیاده خواهی ، فرصت طلبی ، بلند پروازی و قمار بر حمایت بیش از اندازه کشور های قدرتمند در منطقه چون اسرائیل و عربستان سعودی دچار اشتباه محاسباتی شد.
اشتباهی که نتیجه آن در اولین روزها موجب برکناری خود او از قدرت و تنش در میان مردم کرد و رهبری آنها شد و در ظرف چند روز نیمی از سرزمین های تحت کنترل اقلیم را به باد داد.
ای کاش بارزانی به این قمار دست نمی زد و صلح و آینده مردم کرد در این منطقه را با بلند پروازی های کوته نظرانه خود به مخاطره نمی انداخت.
با آرزوی صلح و زندگی مسالمت آمیز برای همه کردها و بویژه کردهای ساکن اقلیم کردستان عراق
رضا فانی یزدی
۲۹ اکتبر ۲۰۱۷