به نظرم کرونا یکی از بزرگترین بحران های این قرن است که نسل ما شاهد زنده آن می باشد و متاسفانه به همین دلیل ما شاید به اجبار بهایی بس گران بپردازیم. اینبار این بحران دیگر نه خاطره تاریخی قرن ۱۳ و ۱۴ است و نه فیلم های سینمایی و مستند و دستنوشته ها و رمان های جنگ های جهانی اول و دوم، کتاب تاریخ نیست. اینبار ما خود در این بحران گیر افتاده ایم و متاسفانه بسیاری از ما شاید به دلیل کهولت سن، فقدان سیستم ایمنی توانمند و یا داشتن بیماری های مزمن و یا عدم دسترسی به امکانات پزشکی مورد نیاز دوران سختی را تجربه کنیم و حتی جان سالم بدر نبریم. آنچه مسلم است نه فقط جان و جسم ما که سیاست و اقتصاد کشورهای کوچک و بزرگ دستخوش تغییر و تلاتم های غیر قبل تصور قرار گرفته اند.
به عنوان یک ملت که سرنوشتش به همدیگر گره خورده است قبل از هر چیز باید به یکدیگر احترام گذاشته، اعتماد داشته باشیم و آنچه را فکر می کنیم بدون کمترین واهمه ای از اتهاماتی که به ما زده می شود بیان کنیم. اصل اول بازگشایی هر روزنه ای و هر نوع نگاه نواندیشانه در هر عرصه ای چه علوم انسانی، چه علوم دقیقه و چه سیاست بیان اندیشه خود بدون واهمه است
ما به اندازه کافی جبهه ی مقابله و جنگ با حکومت اسلامی داریم. بیایید در جبهه هایی که موجب ترس و وحشت و بی اعتمادی مردم به سیستم بهداشتی و کمک های اولیه کشور است وارد نشویم، اینجا جایی است که مردم قربانی می شوند. تنفرانگیز است که افرادی عمدا و آگاهانه در این جنگ های کثیف وارد می شوند
نسل ما آخرین گروه قربانیان به جرم مخالفت با شاه و اولین گروه قربانیان به جرم مخالفت با ولایت بود، هنوز خاطره کشتارهای خیابانی نظامیان شاه در خیابانها و میادین کشور چون ۱۷ شهریور ۵۷ یادمان نرفته بود که کشتارهای سال ۶۰ آغاز شد و باز نسل ما بود که بهای مبارزه برای مخالفت با دیکتاتوری را می پرداخت. بسیاری از زندانیان تازه آزاد شده دوران سلطنت هنوز یکی دو سالی از انقلاب نگذشته بود که باز دستگیر شده به زندان های طولانی مدت محکوم و یا به چوخه های اعدام سپرده شدند ...
گرچه این حرکت اعتراضی نهایتا سرکوب شد و موج اعتراضات موقتا فروکاهید، اما دوره جدیدی از مبارزات مردم متولد شد. در این دوره محور اصلی مبارزات از قشر میانی به اقشار و طبقات زحمتکش و کم درآمد جامعه منتقل شد. برای اولین بار حکومت اسلامی در مقابل نیروهایی در کف خیابان ها مواجه شد که تا دیروز به تمامی در خدمت اش بودند و از آنها در سرکوب اقشار متوسط در کلان شهرهای کشور سود می جست ...
آنچه از همه تاسف آورتراست اینست که برخی از دوستان چنان در توهم این مدل سازی های قلابی گرفتار شده اند که از وظیفه اصلی خود که توجه به جریان اصلی تحول طلب در داخل کشور است غفلت ورزیده و به جای کمک کردن به سازماندهی یک آلترناتیو واقعا دمکراتیک با تکیه بر نیروی واقعی مردم در کوچه و خیابان های کشور، در فضای مجازی به پادوی رضا پهلوی و جریانات مزدور و بن سلمان ساخته ای چون فرشگرد و پلاتفرم های قلابی چون هیات موسس گذار به ابتکار شهریار آهی دل بسته و در توهم بازگشت تاج و تخت رضا پهلوی سقوط کرده اند
حالا باز پس از سی سال درست در همان روزها که شاید محمد رضا و علی را به دار کشیدند باز خبری همه آن خاطرات را برایم بروز کرد. امروز اطلاعیه ای بدستم رسید که " با نهایت تاسف و تاثر در گذشت بزرگ خاندان " آقای علی اصغر سعیدی شریف آباد را خبر می داد. پدر مهربان و زجر کشیده محمد رضا و علی هم از میان ما رفت. یادش گرامی که چون نامش شریف و از اهالی شریف آباد بود.
متاسفانه به نظر می رسد که باب مذاکراتی که در یک دوره طولانی تاریخی که آغاز آن به دولت هاشمی و خاتمی بر می گردد و بعد ها در دوران احمدی نژاد با افت و خیز هایی ادامه پیدا کرد و نهایتا در دوران روحانی و به همت و درایت وزیر خارجه ایران محمد جواد ظریف به بار نشست و به برجام انجامید و امید صلح و تنش زدایی در مناسبات سیاسی و اقتصادی میان دو کشور را نوید می داد، اینک پس از لغو یک جانبه برجام و شروع دوباره تحریم های کمر شکن از طرف دولت ترامپ به بن بست رسیده و بار دیگر چشم انداز جنگ در افق مناسبات سر بر آورده است
دیروز در فیس بوک دیدم رفیقی عزیز خبر در گذشت حاج طاهر آقا را گذاشته بود. دلم گرفت. یاد همه آن روزها افتادم از بچگی تا امروز و دیدم که حضور حاج طاهر آقا انگار در تمام زندگی در سرم بوده است. احساس غرور کردم که کشور ما چنین شخصیت هایی را به خود دیده است و من چه خوش بخت بوده ام که آنها را از نزدیک دیده و شناخته ام ...
انتخاب روش های اداره امور در هر منطقه ای حتی جدای از ترکیب جمعیتی آن حق مردم آن منطقه است و نمی توان این حق را با سرکوب و لشگر کشی و قتل عام مردم از آنها سلب کرد . ولی سیاستمدار با درایت و عاقل هم مردم خود را به سلاخ خانه و قتلگاه نمی برد. کردها در کردستان عراق پیش از این رفراندوم بیشتر از آنچه را امروز دارند، داشتند و می توانستند بسیار بیشتر از آنچه را دیروز داشتند در آینده نیز بدست آورند، اگر کمی دوراندیشی جای بلند پروازی در محاسبات آقای بارزانی را می گرفت ...
از طرفداران روحانی می پرسم: شما اگر تصور می کنید که رای تان سرنوشت ساز است و روحانی هم به آن احتیاج دارد، اعلان کنید که این رای در گرو یک مطالبه است، و آن اخراج رسمی پورمحمدی از کابینه است به دلیل شرکت در صدور احکام جنایت کارانه. به صدای او در نوار منتشر شده گوش کنید و ببینید که چه اصراری در توجیه و ادامه قتل ها دارد ...
رونمایی و معرفی دو جلد از کتاب خاطرات من "سوسیالیسم رویایی من"
در این ویدیو بخش هایی از این کتاب ها را برای حاضرین قرائت کردم
این ویدیو در برنامه ای که در شهر فرزنو کالیفرنیا به دعوت کانون فرهنگ و هنر برگزار شده تهیه شده است
در ابتدا همسرم سهیلا چند دقیقه ای به اهمیت نوشتن خاطرات زندان پرداخت و سپس من بخشهایی از هر دو کتاب را برای دوستان حاضر در سالن خواندم . موجب افتخار من بود که استاد بزرگ ادب پارسی جناب دکتر احسان یارشاطر قدم رنجه کرده و آنجا بودند
تاسف آور است که جنایتکارانی چون رئیسی جرات پیدا کرده و خود را کاندید ریاست جمهوری می کنند. اما این درد را با که باید گفت که تقصیر از خود ماست که هر دوره به بهانه ای آب توبه بر سر گروهی از آنها می ریزیم و راه را برای آمدن جنایتکاران بعدی هموار می کنیم. چرا رئیسی نیاید وقتی کمتر از دو سال پیش بسیاری از دوستان شاهپور به جنایتکاری چون ری شهری و دری نجف آبادی رای دادند و پیشتر از آن به انتخاب پورمحمدی، عضو دیگری از هیات مرگ، برای وزارت دادگستری کمترین اعتراضی به روحانی نکردند، که مصلحت نبود.
بی دلیل نیست که پورمحمدی این روزها با گستاخی تمام و بدون کمترین شرمی از جنایت های گذشته خود دفاع می کند. او می بیند که افراد بالاتر از وی در رده جنایتکاران دولتی، محمدی ری شهری و دری نجف آبادی، چه راحت و آسان با رای آقایان در داخل و حمایت آقایان دیگر در خارج به مجلس خبرگان راه یافتند و از آنها پس از آن همه جنایتی که مرتکب شده بودند دفاع شد ...
• اگر جنتی، مصباح و یزدی دوباره انتخاب شوند، به نظر من هیچ اتفاق عجیب و غریبی در کشور ما نمی افتد. اما شرکت در انتخابات و رای دادن به ری شهری و دری نجف آبادی تحت هر عنوانی لکه ننگی است که برای همیشه در کارنامه سیاسی و اخلاقی و وجدان انسانی ما باقی خواهد ماند. ما همیشه به خاطر حمایت از این جنایتکاران حرفه ای شرمنده خواهیم بود ...